در جامعه کنونی زندگی بدون در نظر گرفتن مناسبات فرهنگی و اخلاقی قابل تصور نیست. ضروریترین نیاز جامعه امروز اخلاق و اخلاقمداری است. اگر بخواهیم آسیبهای اجتماعی از جامعه رخت ببندد، باید اخلاق را در جامعه رواج بدهیم. در این میان دانشگاه به عنوان رکن اصلی جامعه باید در مسائل فرهنگی اخلاقی پیش رو باشد. یکی از اساسیترین زمینههای اخلاقمداری جامعه دانشگاهی صداقت علمی و رعایت اخلاق در پژوهش است. دانشگاه امروز بر اثر چرخشهای متعدد فرهنگی، اجتماعی و حتی فناوری دستخوش تغییراتی شده و این تغییرات موجب ظهور مفاهیم تازهای در حوزه آموزش عالی از جمله سرقت علمی، عدم رعایت صداقت آکادمیک، تقلب در آثار علمی، پایاننامهفروشی، مقالهفروشی و … را فراهم کرده است. مهمتر آنکه دانشآموختگان این دانشگاه اغلب بلافاصله و پس از تحصیل، وارد بازار کار خواهند شد و یا در مدیریت کشور ایفای نقش خواهند کرد و اگر پیش از این امر به مسئله رعایت اخلاق در پژوهشهای دانشگاهی توجه نشود، ممکن است مجموعه کشور از فقدان توجه به این مسئله متضرر شود.
اخلاق امری کاملاً اجتماعی است. به تعبیر دیگر اخلاق کدهایی است که به نوعی روابط اجتماعی را تنظیم میکند و باعث میشود جامعه کارکرد جامعوی داشته باشد.
به همین منظور و برای بررسی وضعیت اخلاق پژوهش در دانشگاه، میزگردی با حضور مهرداد عربستانی، عضو هیئت علمی گروه مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و محمدرضا کلاهی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در استودیو مبین خبرگزاری ایکنا برگزار شد و هر یک از حاضران در این نشست به ارائه نقطه نظرات خود درباره وضعیت اخلاق در جامعه و نیز اخلاق پژوهش در دانشگاهها پرداختند که مشروح بخش نخست این نشست در ادامه از نظر میگذرد:
انسان از اخلاق رهایی ندارد
مهرداد عربستانی: در آغاز این میزگرد مهرداد عربستانی به ارائه بحث خود پیرامون وضعیت اخلاق در جامعه ایران پرداخت و بیان کرد: برای بررسی وضعیت اخلاق در جامعه ایران باید توجه داشت که اساساً به اخلاق چطور نگاه میکنیم. اینکه اخلاق را با چه رویکردی بررسی کنیم، افق و تبعات بحث کمی تغییر میکند. اخلاق امری کاملاً اجتماعی است. به تعبیر دیگر اخلاق کدهایی است که به نوعی روابط اجتماعی را تنظیم میکند و باعث میشود جامعه کارکرد جامعوی داشته باشد. ما از یک جامعه انتظار داریم حداقلی از ثبات، حداقلی از اعتماد و پیش بینیپذیری را برای اعضای خود مهیا کند. اخلاق آن مبانی و اصول ارتباطی است که مقدمه لازم این کارکردهاست. از این منظر مانند برخی از فلاسفه که منشأ اخلاق را منشأ مستقلی از دین میدانستند، من هم معتقدم منشأ اخلاق با دین یکسان نیست، اگرچه غالباً همگی ادیان اخلاقی هستند، اما الزاماً اینگونه نیست که منشأ اخلاق دینی باشد. به این معنا که کدهای رفتاری که ادیان تجویز میکنند، الزاماً به این معنا نیست که ابداع همان ادیان باشد. اینها احتمالاً چیزهایی است که انسانها وجدان میکنند، یعنی بهطور بیواسطه به عنوان اموری ضروری در درون خود آن را پیدا میکنند. در جوامعی که دین شناخته شدهای هم ندارند و یا دارای دینهای دکترینال و آموزهای خیلی بزرگ نیستند؛ مانند جوامع کوچک، نوعی از رفتار اخلاقی را میبینیم که کسانی که به آن عمل میکنند منشأ ماورایی برای آن قائل نیستند و آن را بیشتر یک الزام عملی میدانند. به این ترتیب ربط وثیقی بین اخلاق و امر اجتماعی وجود دارد.
…