ارسطو اسطورهای ماندگار برای مسلمانان!
در تراژدی یورش مغولها به ایران خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان شارح آثار فیلسوفان آغازِ دورۀ اسلامی، از ابونصر فارابی تا ابوعلی سینا، همچون واسطهای بود که میراث پیشینیان را به آیندگان انتقال داد. مطالعۀ برخی از این آثار و برخی دیگر منجر به این ادعا شده است که اکثر آنها در تألیفهایشان به کتاب «اخلاقِ نیکوماخوس» ارسطو که شهرت تاریخی و جهانی دارد، توجه ویژهای کردهاند. اما آیا واقعاً اینگونه است؟ آیا توجه فیلسوفان پر آوازۀ مسلمان بهقدری بوده است که عموم اندیشمندان مسلمانی که در پی بنای نظام اخلاقی بودهاند، آن کتاب را در کانون توجهات خود قرار دادند؟ آیا میتوان گفت نظام اخلاقی ایشان روایت دیگری از همان اخلاق نیکوماخوس است؟ اینها سؤالاتی است که نویسندۀ کتاب را بر آن داشته تا با تبیین موضوع و آثار دانشمندانی که در مظان این ادعا قرار گرفتهاند گرۀ این معماهارا تا حدی باز کند.
نظريه اعتدال يكی از انواع نظريات اخلاق فضيلت است كه افلاطون و ارسطو نظريهپردازان اصلی آن در يونان باستان بودند. هستۀ اصلی نظريۀ اعتدال، قاعدۀ اعتدال است كه بر اساس آن فضيلت اخلاقی به اعتدال و ميانهروی تعريف و همه فضايل اخلاقی به لحاظ وجودی مابين دو رذيلت افراط و تفريط در نظر گرفته میشوند. لذا توصيه عملی اين نظريه رعايت اعتدال در همه عواطف و اعمال است.
بخشی از کلام ارسطو در نیکوماخوس درباب تحصیل فضیلت بدین شرح است:
«بیشتر مردم به جای عمل، به نظر (تئوری) پناه میبرند و میپندارند که فیلسوفاند و از این طریق دارای فضیلت میتوان شد. اینان بیماران روانی هستند که به سخن پزشک به دقت گوش میدهند ولی از دستورهای وی پیروی نمیکنند. همچنان که آن بیماران اگر بدین روش ادامه دهند هرگز تندرست نمیشوند، اینان نیز اگر بدین نحو به فلسفه دل بسپارند هرگز دارای روح سالم نمیگردند.»
نویسندۀ کتاب با اختصاص دادن فصلهای جداگانه به هریک از این اندیشمندان سعی بر آن داشته تا مشخص کند که آیا آنها یک مقلد صرف از ارسطو بودند یا اینکه نه، و فقط تا این حد میتوان ادعا کرد که نظریات آنها تا اندازهای تنها رنگوبوی اعتدال ارسطو را به خود گرفته است.
فارابی، ابن مسکویه، خواجه نصیر الدین طوسی و ملا احمد نراقی از جمله نامآوران عرصۀ اخلاقاند که بیشک تحت تأثیر آرای ارسطو در باب اخلاق قرار گرفتند؛ هر چند که همگی آنها بهواسطۀ مسلمان بودنشان آشکارا از تعالیم دینی نیز در تصویربرداریهای باورهای اخلاقی بهرهها بردهاند و بعضاً در استناد به صحت باورهای ارسطویی به استشهادات دینی تمسک جستهاند و سعی کردهاند که محمل قرآنی و روایی هم برای آنها بیاورند. نویسندۀ کتاب با اختصاص دادن فصلهای جداگانه به هریک از این اندیشمندان سعی بر آن داشته تا مشخص کند که آیا آنها یک مقلد صرف از ارسطو بودند یا اینکه نه، و فقط تا این حد میتوان ادعا کرد که نظریات آنها تا اندازهای تنها رنگوبوی اعتدال ارسطو را به خود گرفته است.
فارابی و نظریۀ اعتدال ارسطو
فارابی بعد از اینکه بهنحو واضح و آشکار نظریۀ اعتدال ارسطویی را میپذیرد به تنظیم فهرستی از فضائل میپردازد که معتقد است این فضائل همان چیزهایی هستند که میان دو حد افراط و تفریط قرار دارند و آنگاه به توضیح اعتدال و توسط میپردازد. برخی از فضائلی که در فهرست تنظیمی فارابی آمده است؛ عبارتاند از:
- عفت که توسطِ میان آز و عدم احساس لذت (خمودگی) است.
- سخاء که متوسط میان سختگیری و تبذیر است
- شجاعت که متوسط میان تهور و جبن است.
- زیرکی که متوسط میان هزل و لعب یا بازیگوشی و یا نظیر آنها یعنی متوسط میان بیبندوباری و ناتوانی ذهنی است
- تواضع، متوسط میان تکبر و خست
- حریة، متوسط میان افتخار به چیزی که ندارد و حقارت و خواری
- حلم، متوسط میان افراط در غصب و بیتفاوتی و بی غضب بودن بر چیزی
- حیاء، متوسط میان وقاحت و خجالت
- تودّد، متوسط میان عصبانی کردن کسی و تملق بر کسی
فارابی در توضیح اعتدال، الگویی کاملاً ارسطویی را برگرفته و مثالهایی که برای آنها میزند نیز صبغۀ ارسطویی دارد و البته با بررسی بیشتر آثار ایشان، نویسنده به این نتیجه رسیده که او پایبندی تام و تمام خود را به آموزههای برگرفته از شریعت، اعلام کرده و نشان داده که مقلد صرفی برای ارسطو نبوده و به همین جهت نیز مورد عنایت فیلسوفان مسلمانِ عرصۀ اخلاقِ بعد از خود قرار گرفته است.
ابن مسکویه و نظریۀ اعتدال
در گزارش ابن مسکویه، ارسطو در جایگاه آن دسته از حکیمانی قرار میگیرد که قائل به سعادت دنیوی است و معتقدان به این نظریه بر این باورند که وقتی انسان اعمال صالحی انجام میدهد و بابت آن به رنج و زحمت میافتد به گونهای که فعل را به غایت خود میرساند، سعادت در همین دنیا برایش حاصل میشود. او به بهرهگیری از ارسطو در مواضع زیادی اعتراف میکند و در انتهای مقالۀ دوم از کتاب تهذیبالاخلاق میگوید: دیدگاه ارسطو برای او راهگشا بوده و آنچه را که از ارسطو ذکر کرده، صرفاً مقصودش ذکر آنها نبوده بلکه در مواضع بسیاری از دیدگاه وی تبعیت نیز کرده است
خواجه طوسی و مشی اعتدالی وی
کتاب اخلاق ناصری را میتوان شاهکار خواجه در اخلاق نام برد. محتوای این کتاب همچون کتاب الطهارۀ ابن مسکویه مشحون از مایههای ارسطویی است. مطالعۀ متن کتاب اخلاق ناصری و مقابلۀ آن با کتبی که در حوزۀ فلسفۀ اخلاق سنتی به نگارش درآمدهاند از جمله کتاب معروف دیگر ایشان به نام اخلاق محتشمی، وامداری خواجه را از سنت یونانی و مفهوم اعتدال ارسطویی به وضوح نشان میدهد؛ اما قطعاً این تأثیر بهنحو تام نیست زیرا آنچه اجازه نمیدهد نظریۀ ارسطو و یا دیگر متفکران یوانان باستان تأثیر تام و تمام خود را در اخلاق ناصری تحمیل کنند، باورمذهبی خواجۀ طوسی و تقیّد وی به باورهای مذهبی خاص است.
ملا احمد نراقی و اندیشۀ اعتدالگرایی
ملا احمد نراقی همچون همۀ حکمایی که در این کتاب به آنها اشاره شده، از مفروضات خود در باب اخلاق به صراحت وجود نفس را مورد تأکید قرار داده است و بر این باور که اعتقاد به وجود نفس، اصل موضوع در اخلاق است درکتاب حالات نفس در همان ابتدای بحث میگوید:
«بدان که کلید سعادت دو جهانی شناختن نفس خویش است؛ زیرا که شناختن آدمی خویش را اعانت بر شناختن آفریدگار خود مینماید.»
او با در پیش گرفتن توصیههای مکرر اخلاقی در جایجای کتاب معراج السعادة تا حدی خود را از کسوت یک فیلسوف اخلاق خارج ساخته و به عالم اخلاق شباهت بیشتری میرساند؛ خصوصاً زمانی که در مقام معالجۀ اخلاق، راهکارش عمدتاً استناد به آیات و روایات است. او با این کار نشان داده که قالب کلی را از نظام اندیشۀ ارسطویی در باب اخلاق برگرفته اما تماماً محتوای دینی و اسلامی به آن بخشیده است که بخشی از آن هم شامل توصیه است نه توصیف و تحلیل.
نویسنده در پایان چنین نتیجه گرفته است که تمامی این فیلسوفان به عنوان اعتدال گرایان مسلمان، گرچه در نظام اعتدالی ارسطو حرکت کردهاند، اما در حد مقلدی صرف برای آن اندیشه نبودهاند و فراوریهایشان تا اندازهای بوده است که بتوان برای آنها سهمی در گسترش نظام اخلاقیِ فضیلت محور قائل بود و این فراوری اتفاقاً در ملااحمد نراقی بیش از سه حکیم پیشتر گفته شدۀ مسلمان است.
درباره نویسنده
نویسندۀ کتاب، دکتر زهره توازیانی، استاد گروه فلسفه و کلام اسلامیِ دانشگاه الزهرا با سابقۀ تألیف آثار پرشمار در این زمینه، نامی شناس برای فلسفه پژوهان است. «امکان معرفتِ خدا و ادلۀ وجود او از نظر ابنِ سینا و اسپینوزا» «پردازش ابن سینا از مسئلۀ نبوت در مقایسه با جریانات کلامی و فلسفی» «تقریر تقویمی ابن سینا از مسئلۀ خدا و امکان شناسایی او» از جمله آثاری است که پیشتر نظر دوستداران فلسفه را به خود جلب کرده است. او با هدف تبیین اهمیت ارسطو و علی الخصوص نظریۀ اعتدالیاش نزد فیلسوفان مسلمان، دست به تألیف این کتاب زده و با ساختار منظمی که از ابتدا تا انتها دارد پاسخ این معما راروشن میکند. از این رو، فلسفهپژوهانی که قصد مطالعه و تحقیق در این زمینه را دارند میتوانند با مراجعه به این کتاب، اطلاعات جامع و مناسبی را کسب کنند.
اطلاعات کتاب:
عنوان کتاب: روایتِ نیکوماخوسی اعتدالگرایان مسلمان از اخلاق
نویسنده:دکتر زهره توازیانی
ناشر: انتشارات دانشگاه الزهرا
سال نشر: ۱۳۹۷
قیمت: ۶۰۰۰۰
با سلام بسیار متن خوبی بود چند وقتی مشغول تحقیق این موضوع هستم.