گزارشی از جلسۀ «نگاهی به مفهوم یقین اخلاقی با تکیه بر رویکردهای ویتگنشتاینی»
آقای محمدسعید عبداللهی در ابتدای جلسه به بیان مقدماتی دربارۀ موضوع جلسه پرداختند. اینکه موضوع اخلاق چه ارتباطی به ویتگنشتاین دارد؟ و تاریخ اصطلاح یقین اخلاقی (Moral certainty) و خاستگاه این بحث در کجاست؟
آنتونی کنی که ویتگنشتاین را به خوبی می شناسد معتقد است تکنگاریهایی که دربارۀ آثار ویتگنشتاین وجود دارد، نشان از تأثیر ویژۀ اوست. صاحبنظران فلسفۀ ذهن، فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ زبان دربارۀ آثار ویتگنشتاین بسیار بحث کردهاند. همچنین در سالهای اخیر توجه ویژهای در فلسفۀ اخلاق به آرای او شده است.
آقای عبداللهی به این موضوع نیز اشاره کردند که در سالهای اخیر از تعبیر ویتگنشتاین اول و دوم پرهیز میشود و سعی میشود ویتگنشتاین را یا به کتابهای او یا به دورههای زندگیاش تقسیم کنند. ویتگنشتاین در کتاب ترکتاتوس قصد داشته به مباحث اخلاقی نیز بپردازد ولی به رشتۀ تحریر درنیامده است. امروزه کتابهای زیادی در تفسیر ترکتاتوس نوشته میشود.
آقای عبداللهی در این جلسه محور بحث را کتاب «در باب یقین» قرار داده است. این کتاب که مجموعه دستنوشتههای ویتگنشاین است، توسط میراثداران او؛ خانم الیزابت آنسکوم و آقایان جرج هنریک فون رایت و راش ریس تدوین و تنظیم شده است. کتاب های ویتگنشتاین سیر منظمی ندارند ولی این کتاب دارای سیر منظمی است.
در ادامه آقای عبداللهی به اشکالی که ویتگنشتاین به جی. ای. مور وارد میکند اشاره کردند. جی. ای. مور سه مقالۀ مهم دارد؛ «دفاع از عقل سلیم»، «برهان عالم خارج» و «یقین». به عقیدۀ مور این یک رسوایی است که نتوانیم جهان خارج را اثبات کنیم. کلید این کار، عقل سلیم است. مور میگوید: «من میدانم» اما ویتگنشتاین به این عبارت اشکال وارد میکند. ویتگنشتاین بیان میکند که مور دقت خوبی کرده است ولی بهعنوان یک فیلسوف وقتی از عبارت میدانم استفاده میکند باید کارکرد «I know» را در قبال این گزارهها را بداند. چون باید به پرسش چگونگی این گزارهها پاسخ داده شود. ویتگنشتاین معتقد است ما باید به پرسش «چگونه میدانیم» پاسخ دهیم. او بین دانستن و معرفت تفاوت قائل است.
گزارههای لولایی در کتاب در باب یقین
ویتگنشتاین در پنج مورد، از گزارههای لولایی استفاده کرده است. این گزارهها بسامد زیادی پیدا کرده است و برخی نگاههای معرفتشناسانهای بر اساس همین گزارههای لولایی شکل گرفته است.
شارحان ویتگنشتاین توضیحاتی برای گزارههای لولایی ارائه دادهاند که آقای عبداللهی برخی را از آنها را در این جلسه بیان کردند:
– در گزارههای لولایی امکان خطا و اشتباه نیست.
– این گزارهها توجیهبردار نیستند.
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا میتوان از این یقینهای تجربی معرفتی و گزارههای لولایی به یقینهای اخلاقی رسید؟
آقای عبداللهی ابتدا به تعریف مفهوم یقین اخلاقی پرداختند. در این تعریف به مفاهیم اسلامی هم اشاره شد. یقین اخلاقی موضوعی است که بسیار مهجور است و کمتر به آن پرداخته شده است. برخی مفهوم یقین اخلاقی را به دورۀ ارسطو برمیگردانند. نخستین کسی که عبارت یقین اخلاقی را استفاده کرد ژان گرسون بود. این الهیدان فرانسوی یقین اخلاقی را در مقابل دیندارانی که مدام در شک و شبهه بودند به کار برد.
یقین اخلاقی و یقین متافیزیکی در بیان کانت در کتاب سیر حکمت در اروپا به ضمیمۀ گفتار در روش ترجمۀ محمدعلی فروغی مطرح شده است. در بحثهای اصولی نیز در بحث قطع و ظن، بحث یقین عملی مورد بررسی قرار میگیرد، مانند بحث دربارۀ اینکه قاضی در چه مواردی میتواند حکم صادر کند؟ همچنین در علم حقوق نیز به موضوع یقین اخلاقی و عملی در قرن ۱۹ و ۲۰ بحث های زیادی شده است.
سه رویکرد غالب در یقین اخلاقی
در ادامه آقای عبداللهی سه رویکرد غالب در یقین اخلاقی را از نگاه افرادی که ویتگنشتاین را به خوبی میشناسند بیان میکند.
الف) نایجل پلیزنتز: او مفهوم «یقینهای اساسی» را مطرح کرد و باور داشت که گزارهها و حالتهایی برای ما و در بافت زیست اجتماعی ما وجود دارد که هیچکس نمیتواند دربارۀ آنها شک و تردیدی به خود راه دهد و یا آنها را مورد پرسش قرار دهد. گزارههایی مانند بد بودن مرگ و نادرست بودن کشتن از یقینهای اخلاقی اساسی هستند، بدی و نادرستی آنها هیچ توضیح یا توجیهی نمیپذیرد. یقین اخلاقی اساسی درمورد نادرست بودن کشتن، بهعنوان لولایی عمل میکند که تحقیق دربارۀ درستی اعمال و مسائل خاص مربوط به کشتن به آن بستگی دارد.
ب) جولیا هرمان: خانم هرمان چهار مورد از گزارههایی که دال بر یقین اخلاقی است را بر میشمارد و معتقد است که کنشها نیازی به بیان دلیل ندارند و معرفتهای اخلاقی زیربنای کنشهای اخلاقی هستند.
بهطور مثال این فرض که ما باید بدانیم چه چیزی باعث نادرست بودنِ «نادرستی کشتن» میشود تا بتوانیم مواردی که در آنها نادرست بودن کشتن، قابل شک است را داوری کنیم، سخنی اشتباه است.
ج) نیل اوهارا: ایشان معتقد است یقینهای اخلاقی در هر سنتی متفاوت است، به عبارت دیگر یقینهای اخلاقی لوکال و یونیورسال هستند. فهم آن نیز وابسته به سازگاری و غیرسازگاری با بشر دارد. اگر کسی یقینهای اخلاقی را بشناسد زندگی اخلاقی خود را شکل داده است.
به بیان آقای عبداللهی یقینهای اخلاقی گزارههایی هستند که در هر مسابقۀ اعتباری، گزارههای قهرمان محسوب میشوند.
برای آشنایی بیشتر با دکتر محمدسعید عبداللهی، اینجا را بخوانید.
برای آشنایی با تاریخچۀ کارگاههای فلسفۀ اخلاق، اینجا را ببینید.