منابع معرفت اخلاقی در اندیشه ابن عربی
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به معرفی اندیشه ابن عربی در حوزه معرفتشناسی اخلاق، با تمرکز بر منابع معرفت اخلاقی و تشریح چگونگی بهرهگیری انسان از این منابع در جهت ایصال به حیات اخلاقی میپردازد.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که ابن عربی معرفت اخلاقی را عینی دانسته و عالم اعیان ثابته را به عنوان نفس الامر حقایق اخلاقی معرفی میکند. وی در آثار خود به شکلی پراکنده اما صریح، پنج منبع: طبیعت، عقل، قلب، نفس و وحی را منابع شناخت حقایق اخلاقی دانسته است. البته رتبه این منابع یکسان نبوده و امتیاز وحی الهی و نفس آدمی بر سایر منابع نمایان است. در مقام مقایسه این دو منبع ممتاز، از کلمات ابن عربی چنین بر میآید که وحیْ منبع تشریعی هدایت و محصول تکلّم مستقیم حضرت حق با پیامبران و مسیر معرفت به توحید کامل است. اولیاء حق، ضمن تکامل بخشیدن به نفس انسانی و در عین برخورداری از امتیازات خاص در معرفت اخلاقی، در تعلیم و عمل خود پیرو تعالیم پیامبران صاحب شریعت هستند.
مقدمه
با عرضه پرسشهای امروزی فلسفه بر آثار متفکران سلف، با پاسخهای صریح یا مبهمی مواجه میشویم. در مقاله حاضر و ذیل عنوان معرفتشناسی اخلاق، مشخصا به تحلیل منابع معرفت اخلاقی از منظر ابن عربی پرداختهایم. ضمن همین بحث، به راه تعامل فاعل اخلاقی با منابع معرفت اخلاقی اشاره میکنیم، که ماحصل این تعامل به تحصیل حیات اخلاقی منتهی میشود.
به عنوان مقدمه ورود به بحث منابع معرفت اخلاقی، لازم است موضع کلی ابن عربی را در باب معرفت اخلاقی بیان کنیم. با این بیان اجمالی که در اندیشه ابن عربی اصطلاح اعیان ثابته علاوه بر کارکرد وجودشناختی آن، واجد کارکرد معرفتشناختی است. چرا که در این عالم نفس الامر اعیان و ماهیات موجودات به نحو علمی حضور دارد. پس علاوه بر این که موجودیت موجودات در پهنه عالم وجود مشروط به ثبوت آنها در عالم اعیان ثابته است، علمی که ما نسبت به هر عین خارجی به دست میآوریم نیز مسبوق به ثبوت علمی آن عین در رتبه اعیان ثابته است.
ابن عربی تخلق را به معنای چنگ زدن به ریسمان محکم الهی دانسته است از این رو میتوان گفت وی به وضوح معنایی تعبیر حیات اخلاقی و تعریفپذیری اخلاق توجه داشته بو با توجه به تعالی مفاهیم مرتبط با خداوند در اندیشه خود، اخلاقی بودن را واجد معنای واضح، حامل دلالت و حاوی وجه متعالی معرفی کرده است. ابن عربی مینویسد:
«چون کار در نفس خود بر آن چه بیان داشتیم قرار گرفته است، بنابراین عاقبت کار خلق به سعادت است، بنا به اختلاف در انواع سعادت.»
در واقع از نگاه وی عبارت اخری در تعریف اخلاق، معادل با حسن عاقبت میان آدمیان است. بنابراین در یک ترادف معنایی، میتوان اخلاق، سعادت، تطابق با نفس الامر امور (در عالم اعیان) و حسن عاقبت آدمیان را به جای یکدیگر و در واقع به عنوان معرف حیات مطلوب (اخلاقی) آدمیان در منظومه فکری ابن عربی معرفی کرد.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که نفس الامر معارف اخلاقی نیز به عنوان جزئی از معرفت در معنای عام، در عالم اعیان ثابته تثبیت شده است. از این رو میتوان با اندراج حقایق اخلاقی تحت حقایق کلی مندرج در عالم اعیان ثابته به این نتیجه رسید که ابن عربی معرفت اخلاقی را محصول علم انسان به مراتب موجودات و صورت اصیل و مطلوب آنان در عالم اعیان ثابته دانسته است. در واقع ارزش اخلاقی اعمال، با نظر به نفس الامر آنها در عالم اعیان ثابته رقم میخورد.
…