مسئولیت انسانها در قبال محیط زیست
مقدمه
در دوران مدرن با پیدایش انقلاب علمی و صنعتی و ساخت ماشینآلات گوناگون، استفاده از منابع طبیعی به سرعت افزایش یافته، فرصت بازسازی از طبیعت گرفته شده و تعادل بومسازهها به هم خورده است. در این دوره محیط زیست به سرعت آلوده شده و نقش انسان از «ساکن طبیعت» به «مالک طبیعت» تغییر کرده است. به طور کلی، میتوان اثری را که انسان بر طبیعت گذاشته است در فرمول زیر نشان داد:
I (Environmental impact) = P (Population) × A (Consumption patterns and affluence) × T (Technology)
طبق این فرمول، سه عامل افزایش جمعیت، فراوانی و الگوی مصرف و تکنولوژی در جوامع انسانی، ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند و طبیعت را تا مرز نابودی پیش میبرند.
با توجه به اینکه بحران محیط زیست مختص جهان مدرن است، انتظار اینکه متون مقدس ادیان بهصراحت به این موضوع پرداخته باشند و به طور مشخص راهحلی برای این بحران ارائه داده باشند، امری گزاف است. با این همه، پرسش زیر در این رابطه قابل طرح است: آیا دین میتواند سهمی در اقدامی جهانی برای حفاظت از محیط زیست داشته باشد؟
توجه به دیدگاههای دینشناسان و اخلاقشناسان دربارۀ حفاظت از محیط زیست، تنها نقطۀ آغاز و گام نخست برای توافق بر سر هنجارهای جهانشمول در اخلاق محیط زیست است. بازخوانی متون دینی و یافتن شواهد لازم به سود این هنجارها کاری شایسته و بایسته است، اما کافی نیست؛ زیرا برای اینکه چنین هنجارهایی بتواند موردپذیرش همه خردمندان عالم قرار گیرد، باید به گونهای صورتبندی شوند که توجیه آنها به جنبههای اختصاصی هیچکدام از سنتهای دینی، مکاتب جامع علمی، فلسفی و اخلاقی وابسته نباشند. به نظر میرسد «نظریۀ احترام به طبیعت»1 که توسط پاول تیلر2 ارائه شده است و ایده «برابری خواهی زیستمحور»3 را توجیه میکند، بتواند راه برای طرح چنین هنجارهایی در اخلاق محیط زیست جهانی هموار کند؛ هنجارهایی که با بهرهگیری از ایده اجماع همپوش4 میتوان شواهد متنوع و متفاوتی را در ادیان، فرهنگها و نظامهای فلسفی و اخلاقی گوناگون به سود آنها پیدا کرد. آموزۀ محوری در ایدۀ اجماع همپوش این است که «اجماع بر سر خود این هنجارها متوقف بر اجماع بر سر دلایل توجیهکننده این هنجارها نیست.»
ایدۀ اجماع همپوش که نقشی کلیدی در فلسفۀ سیاسی جان رالز بازی میکند، در اصل به عنوان روشی برای توجیه هنجارهای اخلاقی در قلمروِ سیاست مطرح شده است و این امکان را برای هماندیشی و همفکری ادیان، فرهنگها، نظامهای فلسفی و اخلاقی متنوع فراهم میکند تا در عرصه سیاست، بر سر هنجارهای اخلاقی موردنیاز برای حلوفصل مسائل مهم انسانی به اتفاقنظر برسند؛ زیرا اگر مبانی هنجارهای اخلاقی با عقاید شهروندان در جوامع متکثر ناسازگار باشد، این هنجارها ضمانت اجرای لازم را نخواهند داشت و کارایی خود را از دست خواهند داد. اما، چنان که پیداست، ایدۀ اجماع همپوش اختصاص به اخلاق سیاسی ندارد و سایر شاخههای اخلاق کاربردی، از جمله اخلاق محیط زیست نیز میتوان از آن بهره گرفت.
…