شاید از کسانی هستید که کسبوکارتان وابسته به شبکههای اجتماعی است. شاید جزو آن دسته از پدرومادرهایی باشید که چون حوصله بچهداری ندارید، با یک تبلت یا گوشی هوشمند فرزندتان…
شاید از کسانی هستید که کسبوکارتان وابسته به شبکههای اجتماعی است. شاید جزو آن دسته از پدرومادرهایی باشید که چون حوصله بچهداری ندارید، با یک تبلت یا گوشی هوشمند فرزندتان را سرگرم میکنید. شاید حتی از خیل معتادان به شبکههای اجتماعی هستید. حتی اگر جزو هیچ یک از گروههای نامبرده نباشید، بعید است نپذیرید که شبکههای اجتماعی بخشی انکارناپذیر از زندگی روزمره همه ما شده است. همهمان در آن غریق شدیم. قبول دارید رویکرد اکثر ما نسبت به شبکههای مجازی، منفعلانه است؟ این مقاله میخواهد با رتبهبندی اخلاقی معروفترین شبکههای مجازی، معیاری اخلاقی برای ارزیابی و مواجهه فعالانه با آنها به ما ارائه کند.
اخیراً در کورا۱ به این مسئله برخوردم. فکر میکنم این پرسش به ذهن خیلیهایمان رسیده بود (خیلی طولانی بود، نخواندمش: پاسخ من در آخر متن است). مسئله چالشیِ دیگری هم هست: شبکههای اجتماعیِ خیلی زیادی وجود دارند و نمیتوانم ادعا کنم با اکثر آنها آشنا هستم (و شکی نیست که خودم از تعداد کمی از آنها استفاده کردم، بنابراین تجربهام در این زمینه کم است).
همچنین روشن نیست چه مواردی را باید شبکه اجتماعی به حساب بیاوریم. مثلاً کورا شبکه اجتماعی است؟ به آن هم باید بپردازیم؟ و نکته آخر اینکه شبکههای اجتماعی به شکلهای مختلفی بر جامعه ما تأثیر میگذارند و طبقهبندی این تأثیرات واقعاً کار سختی است. مثلاً چه کسی فکر میکرد که فیسبوک بتواند بر نتیجه انتخاباتهای دموکراتیک تأثیر بگذارد و مفهوم دوستی را برای حدود ۳ میلیارد انسان بازتعریف کند و به همراهی توییتر به نابودی تمام روزنامهها و مجلات چاپی بینجامد؟
پس با پرسش بزرگی مواجهیم. پاسخ این پرسش، هم برای افراد و هم برای جامعه مهم است. پس باید راهی برای سنجش و ارزیابیِ اخلاقی شبکههای اجتماعی مختلف در مقایسه با یکدیگر بیابیم.
تأثیرات شبکههای اجتماعی بر جامعه
بیایید یک فهرست مقدماتی از تأثیرات شبکههای اجتماعی بر کاربران و جامعه را مبنای کار قرار دهیم:
اعتیاد
شبکههای اجتماعی بر مرکز پاداش مغز و سیستم دوپامین۲تأثیر میگذارند، و بنابراین باید اعتیادآور به حساب آیند.
دموکراسی
تأثیر شبکههای اجتماعی بر فرایندهای دموکراتیک میتواند به حدی باشد که دموکراسی را کاملاً بیمعنا کند. اخبار جعلی و حباب اطلاعات [انزوای فکری]، توانایی شهروندان برای گرفتنِ تصمیمهای آگاهانه درباره اموری که بر آنها اثرگذار است را از بین برده است (هرکسی بهآسانی میتواند بفهمد).
افول روزنامهها
شبکههای اجتماعی باعث تمرکز و انحصار هزینههای جهانی تبلیغات در تعداد محدودی از شرکتها شده است. بهخاطر این فرایند، توانایی روزنامهها در رقابت برای کسب منابع مالی و گرفتن آگهی بهشدت کاهش یافته و حتی به نابودی برخی از آنها انجامیده است. البته گاهی جایگاه حقوقی ویژه روزنامههای بزرگ (اعتبارنامه۳ مطبوعاتی که مستلزم اعطای حقوق خاصی است) و قدرتشان (از حیث منابع انسانی و مالی) در افشای رسواییها و پاسخگو نگه داشتن دولتها و صنایع بزرگ، نادیده انگاشته میشود. جایگزینی خبرگزاریهای بزرگ با شبکههای اجتماعی به معنای جایگزینی روزنامهنگاران حرفهای با بلاگرها است. روزنامهنگاران حرفهای هم صلاحیت و کارت خبرنگاری دارند، هم منابع مالی کافی برای اینکه ماهها برای بررسی یک گزارش خبری وقت بگذارند. در طرف مقابل، بلاگرها در اتاق نشیمن خود نشستهاند و همه هموغمشان درآمدزایی از طریق تبلیغات، کلیکها و ویوها ست، حال آنکه توانایی و صلاحیت کار رسانهای را هم ندارند. این را باید خسارت و زیانی تمامعیار برای ساختارهای دموکراتیک جامعه به حساب آورد. چنین وضعی به قرار گرفتن قدرت در دستان افرادی معدود میانجامد که قابل نقد و ارزیابی هم نیستند. همچنین چنانکه بررسیهای پنج سال اخیر نشان میدهد، باعث فاسد شدن دولتها نیز میشود.
حریم خصوصی
شبکههای اجتماعی، حریم خصوصی را بهشدت به خطر انداختند. مردم بااختیار همه جور اطلاعات و جزئیاتی را از زندگیشان منتشر میکنند. افزون بر آن، شبکههای اجتماعی هم رفتار آنها را با پیکسلها۴ و کوکیها۵ زیر نظر دارد.
ظهور هوش مصنوعی و نظارت
رشد سریع شبکههای اجتماعی با ظهور هوش مصنوعی ارتباط مستقیم دارد (برای تشخیص عکس از طریق شبکههای عصبیِ۶ عمیق به اطلاعات فراوانی از عکسها نیاز است که شرکتهای بزرگ از طریق شبکههای اجتماعی به دست میآورند). بر این اساس، شبکههای اجتماعی هستند که امکان استفاده دولتهای خوب و دیکتاتوریها از دوربینهای نظارتی خودکارِ دارای قابلیت تشخیص چهره قوی را فراهم کردند.
افول دوستی فیزیکی و واقعی
شبکههای اجتماعی مفهوم دوستی را بازتعریف کردند. محدودیتهای جهانی کووید در رفتوآمد و گردهمآیی مردم، بسیاری از دوستیها را غیرهمدلانه و سرد کرد. بسیاری از مردم (مخصوصاً جوانترها) فقدان یک دوست واقعی یا فضای اجتماعی که در آن بتوانند با همسنوسالهایشان معاشرت کنند را احساس میکنند.
اینفلوئنسرها۷ [سلبریتیهای اینترنتی] و سبک زندگی تقلبی
اینفلوئنسرها و محتواهای همهگیر [وایرال] بررسینشده، اغلب تأثیرات مستقیم و مضری بر درک جوانان از زندگی دارد. این محتواها بیشتر فرم و صورت، زیبایی ظاهری، تعداد فالوئر و لایک را برجسته میکنند تا محتوا و درونمایه، فهم عمیق، آموزش و رشد شخصیت.
رضایت کاربر
تحقیقات به سویههای مثبت شبکههای اجتماعی هم اذعان دارند. طبق این تحقیقات، شبکههای اجتماعی میتوانند رضایت برخی کاربران را افزایش دهند (منابع پایانی این مقاله را ببینید)، و بنابراین در بالا بردن سطح رضایت کاربران سهیم هستند. البته این تأثیر مثبت بر کاربرانی است که در استفاده از شبکههای اجتماعی تعادل دارند، نه آنهایی که به آنها معتاد شدند (ارجاعات پایانی این مقاله را ببینید).
ارتباط با دوستانِ دور از دسترس
از دیگر سویههای مثبت شبکههای اجتماعی، امکانِ حفظ آشناییها، دوستیها و روابط با کسانی است که فاصله فیزیکی و جغرافیایی زیادی با ما دارند. دستکم میتوانیم در دوران قرنطینه برخی ارتباطات انسانیمان را حفظ کنیم.
پیدا کردن اطلاعات
شبکههای اجتماعی انتشار و پیدا کردن اطلاعاتی که برای زندگی مردم مفیدند را خیلی آسان کرده: از پیشنهادهای خرید و دستورپختهای آنلاین گرفته تا آدرس شرکتها، نظرات دیگر مشتریان و اخبار لحظهای از تمام نقاط جهان.
تقویت تولیدکنندههای مستقل و کسبوکارهای کوچک
شبکههای اجتماعی برای تولیدکنندهها، هنرمندان و کسبوکارهای کوچک، شرایطی را فراهم کرده تا بدون نیاز به استفاده از رسانههای بزرگ (که از پس هزینههای آن برنمیآمدند) از بستر آنلاین برای ساختن شبکه مشتریانشان استفاده کنند.
شبکههای اجتماعی امکان نزدیک شدن و اتحاد شهروندانِ عضو گروههای کوچک جامعه (که نگرانیها و علایق خاصی دارند) را فراهم میکند. این مسئله میتواند از نظر سیاسی و اجتماعی ارزشمند باشد. مثلاً قربانیان جنایتها یا مخالفان دولتهای دیکتاتوری میتوانند به صورت آنلاین خود را سازماندهی کنند.
طرح و بررسی مسائل
شکی نیست که بسیاری از تأثیرات را از قلم انداختهام. اما همین موارد یادشده نیز میتوانند نقطه شروع مناسبی برای طرح و بررسی پرسشهایمان باشد. بیایید به چهار نظریه اصلیِ اخلاقیِ غربی برگردیم و ببینیم درباره اخلاقِ شبکههای اجتماعی چه چیزی برای گفتن دارند.
اعتیاد:
همه شبکههای مجازی اعتیادآور هستند و همهشان هم تمام تلاششان را میکنند تا حتیالامکان کاربران را درگیر خود کنند. اما زمانی که کاربران صرف شبکههای اجتماعی مختلف میکنند، متفاوت است (دادههای سال ۲۰۱۹ که اعداد آن گرد شده): ● فیسبوک: ۵۸ دقیقه در روز ● اینستاگرام: ۵۳ دقیقه ● اسنپچت : ۵۰ دقیقه ● یوتیوب: ۴۰ دقیقه ● واتساپ: ۲۸ دقیقه ● پینترست: ۱۴ دقیقه ● توییتر: ۱ دقیقه ● لینکدین: ۱ دقیقه
بنابراین فیسبوک بدترین، و لینکدین و توییتر بهترین هستند. از منظر فایدهگرایانه، مقدار بهروزی یا سودی که کاربر از شبکههای اجتماعی کسب میکند، مهم است. پس شاید لینکدین سودمندتر و مفیدتر باشد (یک شبکه حرفهای است که میتواند بر فرصتهای شغلی افراد تأثیرات مثبتی داشته باشد)، در حالی که اسنپچت گرچه میتواند لذتهای آنی فراهم کند اما بهسختی میتواند برای کلیتِ زندگی یا در دراز مدت سودمند به حساب آید.
از منظر کانت، مهم این است که شبکههای اجتماعی به آزادی و انتخاب کاربران احترام بگذارند و با آنها بهمثابه غایت (نه ابزارهایی برای غایات خودشان) رفتار کنند.
میدانیم که فیسبوک همیشه با کاربرانش بهمثابه ابزارهایی برای غایات خودش رفتار میکند («شما محصول هستید»)، پس احتمالاً از منظر کانت، شبکههای اجتماعی زیرمجموعه فیسبوک (فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ) بد هستند. تا جایی که میدانم پینترست و لینکدین از دادههای شخصی سوءاستفاده گسترده نمیکنند، پس احتمالاً کانت نگاه مهربانانهتری به آنها دارد.
برای ارسطو مهم این است که محتوای رایج کدام شبکه اجتماعی موجب ارتقای فضایل، علایق و رشد افراد بهمثابه انسان میشود.
برای ارسطو مهم این است که محتوای رایج کدام شبکه اجتماعی موجب ارتقای فضایل، علایق و رشد افراد بهمثابه انسان میشود.
فیسبوک دوستان را به هم وصل میکند و این میتواند چیز خوبی باشد. یوتیوب میتواند یک منبع آموزشی عالی باشد، اما همچنین میتواند برای دیدن ویدئوهای مسخره کسانی که با صورت در برف میافتند هم به کار رود. پس مهم این است که خود کاربرد چگونه از آن استفاده کند. به نظر میرسد پینترست، توییتر و لینکدین بیشتر از بقیه، بهترتیب برای سرگرمیهای خلاقانه، اخبار و کار استفاده میشوند و احتمالاً بیشتر از بقیه به سود بلندمدت و توسعه فردی افراد میانجامند.
بدترین: احتمالاً شبکههای اجتماعی زیرمجموعه فیسبوک. یوتیوب بستگی به چگونگی استفاده دارد. بهترین: پینترست و لینکدین.
تهدید و خطری برای دموکراسی، خبرهای جعلی:
من به تمام این سرفصلها با جزئیات نخواهم پرداخت، زیرا در آن صورت یک کتاب مینوشتم:) اما بررسی برخی از این موارد را به خوانندگان واگذار میکنم. در مسئله اخبار جعلی، فیسبوک و توییتر بهوضوح پیشتازند. واتساپ هم میتواند به این شکل استفاده شود، اما کاربردهای سودمند بسیاری هم برای زندگی روزمره دارد (گروهها و ارتباطات خانوادگی)، بنابراین، این دو سویه مثبت و منفی یکدیگر را خنثی میکنند. یوتیوب هم میتواند مروج اخبار جعلی و تئوریهای توطئه باشد، اما مستلزم توجه بیشتری از جانب مخاطب است (دیدن یک ویدئو ۲۰ دقیقهای سختتر از نگاه انداختن به یک تبلیغ در فیسبوک است)، پس احتمالاً تأثیر آن کمتر است؟ نمیدانم! باید کسی در این مورد پژوهش کند. به نظر میرسد پینترست و اسنپچت کمتر در معرض اخبار جعلی هستند، گرچه خیلی در مورد آنها اطلاع ندارم و شاید اشتباه میکنم.
بدترین: فیسبوک و توییتر. بهترین: پینترست، اسنپچت و لینکدین.
به خطر انداختن اخبار مستقل:
طبق آمار سایت استاتیستا، فیسبوک با ۴۳ درصد، بزرگترین ارائهدهنده اخبار است. یوتیوب ۲۱ درصد، توییتر ۱۲ درصد و بقیه زیر ۱۰ درصد هستند. پس در اینجا فیسبوک «برنده» جایزه بدترین شبکه اجتماعی میشود.
بدترین: فیسبوک، یوتیوب و توییتر. بهترین:تامبلر، واتساپ، اسنپچت و ردیت.
نابودی تدریجیِ حریم خصوصی
پیش از این، این مشکل را فیسبوک داشت، و از آنجا که اینستاگرام و واتساپ هم همان فیسبوک هستند، پس باید این دو را هم بد به حساب آورد.
بدترین: فیسبوک و زیرمجموعههایش. بهترین: بقیه بهتر هستند.
ظهور هوش مصنوعی و نظارت:
صحبت کردن دراینباره دشوار است، زیرا توسعه آن دو، افزون بر نکاتی که در این مقاله میآید، تحولات تاریخی پیچیدهای را پشت سر گذاشته است. دادههای مربوط به میزان سرمایهگذاری شرکتها در هوش مصنوعی بهراحتی در دسترس نیست، اما به نظر میرسد گوگل و بایدو و بعد از آنها، فیسبوک، در صدر هستند؟ فقط حدس میزنم! اولین بار فیسبوک بود که تگ کردن خودکار چهرهها در تصاویر را در سال ۲۰۱۱ ارائه کرد. این کار یکی از اولین خطاهای مربوط به حریم خصوصی بود که در زمان خودش هم خیلی جنجالی شد. حدس من این است که سهم دیگر شبکههای اجتماعی در پیشرفت فناوری نظارت (و نظارت واقعی)، احتمالاً کمتر و کماهمیتتر از شبکههای اجتماعی زیرمجموعه فیسبوک بوده است. احتمالاً گوگل در این زمینه هنوز هم از بقیه جلوتر است، اما پرسش ما درباره شبکههای اجتماعی بود و گوگل شبکه اجتماعی نیست.
بدترین: گوگل و فیسبوک. بهترین: لینکدین، اسنپچت و پینترست.
دوستی و معاشرت
اگر بخواهیم شبکههای اجتماعی را از منظر به خطر انداختن دوستیهای کلاسیک بررسی کنیم، راهش این است که به تعداد کاربران شبکههای اجتماعی (بهعنوان معیاری برای ارزیابی تعداد دوستیهایی که از طریق آنها ایجاد میشود) توجه کنیم. همچنین باید ببینیم کدام شبکه اجتماعی جایگزین مناسبی برای دوستی واقعی است. در اینجا، فیسبوک و دیگر زیرمجموعههایش کاملاً بر بقیه غلبه میکنند. رقیب بعدیشان فاصله زیادی با آنها دارد (توییتر که ۳۰۰ میلیون کاربر دارد ولی فضای مناسبتری برای دوستی نیست). دوستی از طریق لینکدین نادر است و بنابراین خیلی با دوستی واقعی قابل مقایسه نیست. پینترست هم میتواند از طریق کشف علایق مشترک بین کاربران به دوستیهای جدیدی بینجامد، ولی جایگزین تماس و ارتباط واقعی نمیشود.
بدترین: فیسبوک. بهترین: لینکدین و پینترست.
فرهنگ اینفلوئنسرها
اینفلوئنسرها با نمایش زندگی فوقالعاده (اما اغلب تقلبی) خودشان در شبکههای اجتماعی، تأثیرات منفی بسیاری بر زندگی جوانان میگذارند. تقلید جوانان از آنها که اغلب الگوهای خوبی هم نیستند، یکی از زیانبارترینِ این تأثیرات است. نیل پتل معتقد است یوتیوب، اینستاگرام و توییتر (به ترتیب) پردرآمدترین شبکههای اجتماعی برای اینفلوئنسرها هستند. بر این اساس، نکته اخیر را میتوان معیاری مناسب برای ارزیابی تأثیر واقعی اینفلوئنسرها بر مخاطبان جوانشان دانست .
بدترین: یوتیوب، اینستاگرام و توییتر. بهترین: لینکدین، ردیت، کورا و واتساپ.
رضایت
باز هم تکرار میکنم که یافتن اطلاعات درباره میزان رضایت کاربران از شبکههای اجتماعی مختلف دشوار است. اما هفتهنامه اکونومیست۹ درصد رضایت کاربران از زمانی که صرف شبکههای اجتماعی مختلف میکنند را به ما میگوید. طبق این آمار، تنها ۳۷ درصد از کاربران اینستاگرام از این شبکه اجتماعی رضایت دارند. پس از آن، فیسبوک با ۴۱ درصد، و اسنپچت، یوتیوب، توییتر و پینترست به ترتیب رضایتِ تعداد بیشتری از کاربران را کسب کردهاند. بالاترین میزان رضایت ۷۰ درصد است که به لینکدین اختصاص دارد.
بدترین: فیسبوک و زیرمجموعههایش و اسنپچت. بهترین: لینکدین.
تماس و ارتباط شخصی از راه دور
در اینجا کار آسان را میکنیم و تعداد کاربران را معیار بررسی در نظر میگیریم. فیسبوک و اینستاگرام بیشترین تماس و ارتباط را بین انسانها ایجاد میکنند. یوتیوب بیشتر از اینستاگرام کاربر دارد، اما افراد را به شکل معناداری به هم وصل نمیکند. توییتر و پینترست کمترین تعداد کاربر را دارند و بنابراین، کمتر از بقیه میتوانند امکان تماس را فراهم کنند. در توییتر دستکم میتوانیم به دوستانمان پیام دهیم، اما در پینترست همین کار هم معلوم نیست چگونه است (؟) در ارزیابی این مورد از همان دادههایی استفاده کردیم که در ارزیابی مورد شماره ۶ استفاده میکردیم، با این تفاوت که این مورد اساساً نقطه مقابل مورد ۶ است. آن دسته از شبکههای اجتماعی که دوستی واقعی را بیشتر از بقیه به خطر میاندازند، همانهایی هستند که به بهترین نحو دوستی از راه دور را ممکن میکنند. پس در یک ارزیابی کلی، شاید بتوانیم بگوییم که دو مورد (۶ و ۹) یکدیگر را خنثی میکنند.
بدترین: یوتیوب و پینترست. بهترین: فیسبوک و اینستاگرام.
اطلاعات در دسترس
بهترین شبکههای اجتماعی از منظر خبری، آنهایی هستند که بیشتر از بقیه در اخبار استفاده میشوند. ارزیابی این مورد خیلی شبیه ارزیابی مورد ۳ است. اما از آنجا که اطلاعات منحصر در اخبار نیست، چیزهایی مانند دستورالعملهای خودآموز۱۰ و… را هم باید اطلاعات به حساب آوریم. بر این اساس، بهترین و بدترین فراهمکنندگان اطلاعات عبارتند از:
بهترین: فیسبوک، یوتیوب، توییتر و ردیت. بدترین: تامبلر، واتساپ و اسنپچت.
تولیدکنندهها
فعالیت تولیدکنندهها، هنرمندان و کسبوکارها در فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و احتمالاً لینکدین موجب رشد و موفقیت آنها در زمینه حرفهای و تخصصیشان شده است. به نظر میرسد دیگر شبکههای اجتماعی در این زمینه کماهمیتتر هستند، به جز پینترست برای هنرهای تجسمی.
بهترین: فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و لینکدین. بدترین: اسنپچت و توییتر.
قدرت شهروندان
سرانجام، انقلابیون و فعالان سیاسی از شبکههای اجتماعی برای سازماندهی و اطلاعرسانی درباره اهدافشان استفاده میکنند. در یک دموکراسی، این را چیز خوبی میدانیم.
بهترین: فیسبوک، یوتیوب، توییتر و واتساپ. بدترین: اسنپچت، پینترست و لینکدین (؟)
حالا اگر بخواهیم از منظر فایدهگرایانه یک ارزیابی واقعی کنیم، باید هر یک از سرفصلها و موارد یادشده را بسنجیم تا اهمیت هر یک از آنها در بهروزی کلی جامعه مشخص شود. سپس میتوانیم به هر یک از شبکههای اجتماعی امتیاز دهیم (مثبت برای بهترینها و منفی برای بدترینها).
میزان اهمیت سرفصلها:
● اعتیاد: ۱ ● دموکراسی و اخبار جعلی: ۵ ● اخبار مخرب و مضر: ۳ ● حریم خصوصی: ۱ ● نظارت: ۱ ● به خطر انداختن دوستی: ۲ ● فرهنگ اینفلوئنسرها: ۳ ● رضایت کاربران: ۱ ● تسهیل دوستی از راه دور: ۲ ● منبع اطلاعات: ۳ ● تولیدکنندهها: ۱ ● قدرت شهروندان: ۳ شکی نیست که این امتیازها خیلی شخصی و سلیقهای است. این نظر من بود. شما هم آزادید که امتیازهای بالا را نپذیرید و جدول خودتان را ارائه دهید.
و برنده کسی نیست جز …
بیایید انجامش دهیم! آنچه میبینید جدول بالاست به علاوه لیست برندهها و بازندهها (از حیث اخلاقی بودن): ● اعتیاد: فیسبوک ۱-، پینترست ۱+، لینکدین ۱+ ● دموکراسی و اخبار جعلی: فیسبوک ۵-، توییتر ۵-، پینترست ۵+، اسنپچت ۵+، لینکدین ۵+ ● اخبار مخرب و مضر: فیسبوک ۳-، یوتیوب ۳-، توییتر ۳-، تامبلر ۳+، واتساپ ۳+، اسنپچت ۳+، ردیت ۳+ ● حریم خصوصی: فیسبوک ۱- ● نظارت: فیسبوک ۱-، لینکدین ۱+، اسنپچت ۱+، پینترست ۱+ ● به خطر انداختن دوستی: فیسبوک ۲-، لینکدین ۲+، پینترست ۲+ ● فرهنگ اینفلوئنسرها: یوتیوب ۳-، اینستاگرام ۳-، توییتر ۳-، لینکدین ۳+، ردیت ۳+، کورا ۳+، واتساپ ۳+ ● رضایت کاربران: فیسبوک ۱-، اینستاگرام ۱-، اسنپچت ۱-، لینکدین ۱+ ● تسهیل دوستی از راه دور: یوتیوب ۲-، پینترست ۲-، فیسبوک ۲+، اینستاگرام ۲+ ● منبع اطلاعات: فیسبوک ۳+، یوتیوب ۳+، توییتر ۳+، ردیت ۳+، تامبلر ۳-، واتساپ ۳-، اسنپچت ۳- ● تولیدکنندهها: فیسبوک ۱+، اینستاگرام ۱+، یوتیوب ۱+، لینکدین ۱+، اسنپچت ۱-، توییتر ۱- ● قدرت شهروندان: فیسبوک ۳+، یوتیوب ۳+، توییتر ۳+، واتساپ ۳+، اسنپچت ۳-، پینترست ۳-، لینکدین ۳- البته میدانم که آنچه گفتم شاید سادهانگارانه به نظر برسد و آنطور که باید و شاید، علمی و عالمانه نباشد. اما خیلی مهم نیست. مهم این است که گاهی فقط نیاز داریم تا پاسخی دهیم. نمیتوانیم نسبت به پرسش از میزان اخلاقی بودن شبکههای اجتماعی بیتفاوت باشیم، زیرا پرسشی حیاتی برای جامعه ما است. این رویکرد، علیالاصول معتبر است. البته افراد میتوانند با اعداد مخالف باشند و خودم هم متوجه هستم که همه ارزیابیهای من لزوماً درست نیست، اما هدف این بوده است که از منظری فایدهگرایانه این مسئله را ارزیابی کنیم.
جمعبندی پاسخ من (البته اگر درست شمرده باشم) که از اخلاقیترین به غیراخلاقیترین مرتب شده، چنین است (البته خیلی هم جدی نگیرید!): ● لینکدین: ۱۱ ● واتساپ: ۶ ● پینترست: ۴ ● اسنپچت: ۱+ ● اینستاگرام: ۱- ● یوتیوب: ۱- ● فیسبوک: ۵- ● توییتر: ۶- دوباره تکرار میکنم که همه مختارند تا معیارها و اعداد خودشان را ارائه کنند. توصیه من به کاربران اخلاقی: توییتر و فیسبوک را رها کنید و از پینترست و لینکدین استفاده کنید، مگر اینکه بخواهید از فیسبوک و توییتر برای کنشگری سیاسی استفاده کنید (که میتوانند مفید باشند). درباره دیگر شبکههای اجتماعی توصیهای ندارم.
از اینکه متن را تا آخر خواندید، ممنونم.
منابعی برای مطالعه بیشتر درباره اینترنت و بهروزی:
● Mitchell, M. E., Lebow, J. R., Uribe, R., Grathouse, H., & Shoger, W. (2011). Internet use, happiness, social support and introversion: A more fine grained analysis of person variables and internet activity. Computers in Human Behavior, 27(5), 1857-1861: ● Akın, A. (2012). The relationships between Internet addiction, subjective vitality, and subjective happiness. Cyberpsychology, Behavior, and Social Networking, 15(8), 404-410: ● Doğan, U. (2016). Effects of social network use on happiness, psychological well-being, and life satisfaction of high school students: Case of facebook and twitter. Egitim ve Bilim, 41(183)
پی نوشت
Quora
dopamine دوپامین مهمترین نقش را در ایجاد لذت و پاداش دارد، افزایش دوپامین در مناطق خاصی از مغز که به مرکز پاداش معروفاند در فرد ایجاد حس سرخوشی (پاداش) میکند. (ویکیپدیا)
Accreditation روندی است که در آن صدور گواهینامه صلاحیت، اختیار یا اعتبار به یک واحد، مرکز یا سازمان ارائه میگردد. (ویکیپدیا)
Pixels کدهای وبسایتها که برای گردآوری اطلاعات کاربران استفاده میشوند.
Cookiesاطلاعاتی است که وبسایتها در کامپیوتر کاربران قرار میدهد.
neural networks سیستمها و روشهای محاسباتی جدید برای یادگیری ماشینی را گویند که از شبکههای عصبی طبیعی انسان الهام گرفته شده است.
Influencers
activism
Economist
DIY مخفف «خودت انجام بده» (Do It Yourself) است. منظور این است که بدون اینکه پولی بپردازیم، کاری را خودمان انجام دهیم یا چیزی را خودمان بسازیم.
شما هم میتوانید در این بخش یک وبلاگ داشته باشید!
نظرات، یادداشتها و ایدههای دغدغهمندان اخلاق را بخوانید. و ایدهها و نظراتتان را بقیه به اشتراک بگذارید.
کدام کتابها را ترجمه کردهایم؟ و چه کتابهای را تألیف کردهایم؟
حلقه مترجمان و نویسندگان خانه اخلاق پژوهان جوان سعی میکنند بازار نشر فلسفه اخلاق را به روز نگه دارند.
مهمترین موضوعات اخلاقی امروز چیست؟
خبر دارید الان کدوم موضوعات و مسائل اخلاقی در دنیا و جامعه خودمون پربحث هستند؟ دوست دارید آخرین یادداشتهای اخلاقی منتشرشده در ژورنالهای معتبر را به زبان فارسی بخونید؟
مؤسسۀ مردمنهاد خانۀ اخلاقپژوهان جوان از آغاز تأسیس خود کوشیده با ترویج ایدۀ رایگانبخشی در ساحت دانش، فعالیتهای خود را با کمک داوطلبانۀ علاقهمندان و اتکاء به سرمایۀ فکری دانشجویان، طلاب و استادان حوزۀ اخلاق پیش ببرد و پویایی و سرزندگی خود را استمرار بخشد. برای گستردهتر شدن برنامهها و پروژههای آموزشی و پژوهشی این مجموعه و حفظ کیفیت و غنای محتواهای تولیدی، میتوانید از طریق این صفحه یاریگر استمرار این مسیر باشید و سهمی در روشن ماندن چراغ فرزانگی ایفا کنید.
Here is our story
Ethics house is a non- profit non- governmental institute in Iran
The first sparkles of ethics house foundation came back to the days of 2014, when we, a group of seminary students and students in philosophy of ethics, gathered together and discuss about different issues in ethics. our meetings became more serious and consistent overtime and this provided a great opportunity that professors and experts in this field accepted our invitation and by their presence and helpful guidance encouraged us to constitute an institution named "House of young researchers in ethics" that is now the only non-governmental organization in Iran that specializes in promotion and research in philosophy of Ethics and its relevant