![معرفی کتاب «رویکردهای نوین تربیت اخلاقی»](https://ethicshouse.ir/wp-content/uploads/fly-images/6912/slideshow_0-560x280-c.jpg)
معرفی کتاب «رویکردهای نوین تربیت اخلاقی»
در دنیای توسعه گرایانه و پیشرفت خواهانه امروزی، نقطه تمرکز حرکتهای آموزشی طی سالهای گذشته، بر ارتقای علمی و فناوری دانش آموزان قرار گرفته است. طرح آموزشی NCLB(no child left behind) «هیچ کودکی عقب نماند» و همچنین طرح آموزشی RTTT(Race to the top) «پیش به سوی پیشرفت» در آمریکا برای حفظ جایگاه بالای علم و فناوری در جهان بوده است. رویکرد «سواد اخلاقی» تلاشی برای بازگرداندن تربیت اخلاقی به مدارس و بازتعریف اخلاق در محتوای درسی رسمی بود.
امروزه یکی از دل مشغولی های برخی سیاست گذاران آموزشی جهان، تربیت اخلاقی و پروراندن نسلی اخلاقی است. برخی کشورها مانند چین، ژاپن و کره جنوبی ماده درسی ای بنام اخلاق را در برنامه رسمی خود جای داده اند. نظر به پیچیدگی و جامعیت اخلاق، تربیت اخلاقی، مخصوصا در آموزش رسمی، از سوالات و چالشهای مربیان بوده است که در مسیر پاسخ به این چالش، رویکردهای مختلف تربیت اخلاقی طی سالهای گذشته شکل گرفته است.
«در کشور ما تحقیقات قابل توجهی درباره اخلاق در عرصه مباحث فلسفی، روانشناختی و حتی جامعه شناختی انجام شده است، اما تحقیقات در تربیت اخلاقی مخصوصا تربیت رسمی در خور توجه نیست».
کتاب «رویکردهای نوین تربیت اخلاقی» که به صورت مقالات به هم پیوسته نشر یافته است، نوشته دکتر محمد حسنی و تعدادی از متخصصین تعلیم و تربیت نگاشته شده است. این کتاب دومین اثر علمی منسجم در زمینه رویکردهای تربیت اخلاقی در مغرب زمین به زبان فارسی (کتاب اول: مدرسه و تربیت اخلاقی به قلم دکتر حسنی) است که به نُه رویکرد که طی حدود صد سال اخیر در غرب مورد توجه واقع شده است، پرداخته است.
در اولین مقاله از این کتاب خواهید فهمید لورنس کلبرگ، وقتی نظریه رشد اخلاقی خود را مبتنی بر مراحل شش گانه رشدی- شناختی پیاژه ارائه نمود، بر آن شد تا بداند چگونه می توان این رشد را به صورت برنامه ریزی شده در کودکان و نوجوانان ایجاد نمود. پایه اصلی رشد اخلاقی او، استدلال اخلاقی است. او ایده معماهای اخلاقی را برای تربیت اخلاقی ارائه نمود و به این نتیجه رسید که بحث و گفتگو و دیالکتیک به روش سقراطی باعث رشد اخلاقی کودکان می گردد.
MDD(moral Dilemma discussion) «بحث درباره دوراهی های اخلاقی» توسط بلات برنامه ریزی آموزشی شد و بعدها جورج لیند آن را ارتقا داد. کلبرگ بعد از تجربه این روش طی سالیان متمادی، و انجام آزمایشات مختلف در این زمینه، روشی جدید را بنام «مدرسه اجتماع عادل» ارائه نمود. در این روش دانش آموزان در مدرسه ای شبیه به یک جامعه زندگی می کنند که در آن عدالت، برقراری قانون و حتی قضاوت در مورد معضلات اخلاقی مدرسه بر عهدة خود دانش آموزان است که این کار را با کمک معلمان انجام می دهند. این رویکرد و روشهای آن را می توانید در فصل یک این کتاب ببینید.
در فصل دوم کتاب خواهید دید که کثرت گرایی، اگزیستانسیالیسم، دموکراسی و نظرات افرادی چون جان دیویی در معرفت، در جامعه آمریکا باعث شد که تلقین(indoctrination) یکی از روشهای منفی در آموزش و پرورش قلمداد شده و ارائه ارزشهای دینی و غیر دینی از سیستم آموزش عمومی کنار گذاشته شود. این تصمیم موجب تلون و تنوع ارزشها در کودکان و ایجاد بی تفاوتی و سردرگمی نسبت ارزشها بود. رویکرد «شفاف سازی ارزشها» به دانش آموزان کمک می کند تا فرآیند انتخاب یک ارزش و شناخت مولفه های آن را یاد بگیرند.
رویکرد شناختی- تحلیلیِ ویلسون که تاکید دارد اخلاق صورتی از اندیشیدن و تفکر است را در فصل سه؛ رویکرد تلفیقی را در فصل چهارم؛ رویکرد سواد اخلاقی را در فصل پنجم؛ رویکرد یادگیری شناختی اجتماعیِ بندورا را در فصل ششم و رویکرد سازه گرایی را در فصل هفتم از این کتاب مشاهده خواهید کرد.
یکی از آخرین رویکردهای تربیت اخلاقی در غرب در فصل هشتم از این کتاب به تصویر کشیده شده است. رویکرد تربیت منش، یا سبد فضائل که بر پایه فلسفه اخلاقیِ فضیلت محور بنیان نهاده شده است، از بنیادی ترین و قدیمی ترین رویکردهای تربیتی است. این رویکرد برعکس شفاف سازی ارزشها، به عنوان پیش فرض فضائلی را قائل است که تلاش دارد، آن ها را در متربی به صورت منش(character) و ملکه درآورد. این رویکرد که با رویکرد اخلاق فلسفی در اسلام از یک آبشخور(فلسفه اخلاقی یونان) هستند بر روی درونی شدن فضائل و عقل عملی تاکید دارند. توماس لیکونا(پدر نهضت تربیت منش) احترام(Respect) و مسئولیت پذیری (Responsibility) را به R3 ِ آموزش(Reading, writing, arithmetic ) اضافه و آن را به R5 تبدیل کرد. او منشها را به دو قسمت منشهای عملکردی و ارزشی تقسیم کرد و هشت روش برای تحقق آن بیان کرد.
در فصل آخر، اخلاق مراقبت و گیلیگان، نیز رویکرد تربیت اخلاقی متناسب با نظرشان را تدوین نموده و رابطه معلم شاگرد را مبنای اصلی کار خود قرار دادند. «بهترین مدرسه، محیطی شبیه به بهترین خانه و مکانی شاد دارد.« مبنای اصلی این رویکرد ارتباط همدلانه و عشق ورزانه معلم با شاگردان است تا اینکه دانش آموزان محبت و اخلاق بین فردی را بیاموزند.
این کتاب در دیماه ۱۳۹۴، به نگارش دکتر حسنی و دیگران، توسط پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و انتشارات مدرسه در ۳۷۵ صفحه به چاپ رسیده است.