موعظهکردن بد نیست، اما کار فیلسوفان اخلاق چیز دیگری است
فردی را تصور کنید که پایبند نظامی اخلاقی است که حوزه خصوصی را محترم میشمارد و حق محرمانه بودن اطلاعات را به رسمیت میشناسد. همین شخص درگیر موقعیتی میشود که در آن تأمین خیر عمومی نیازمند تجاوز به حوزه خصوصی و نقض محرمانهبودن اطلاعات است. به این مثال فرضی که از یک موقعیت واقعی زندگی گرفته شده توجه کنید. پلیس سوار کانادا (آرسیامپی)1 مدتها در تلاش برای تشخیص هویت و یافتن مغز متفکر باند بزهکاری بوده که از نوجوانان برای فروش مواد مخدر و روسپیگری استفاده میکند. فرد مجرم هویت جعلی دارد و در نتیجه تشخیص مکانش بسیار دشوار است. و همین او را خطرناکتر میکند. آرسیامپی نهایتا سرنخی به دست میآورد. آنها از طریق یک پلیس مخفی باخبر میشوند که مچ پای این مهره اصلی باند در اوت ۱۹۷۷ در رفته و آن را در بیمارستانی در یکی از شهرهای کوچک اونتاریو معالجه کرده است. آنها به سراغ مقام مربوطه در سازمان برنامه بیمه سلامت اونتاریو (اُاچآیپی)2 میروند و از او سابقه پزشکی بیماران در ماه اوت را میخواهند. از آنجا که عده کمی در طی این مدت پای دررفتهشان را در بیمارستان مداوا کردهاند، پلیس گمان میکند بتواند اسم یا اسامیای برای تحقیقاتش به دست آورد. قرار است یک کپی از مدارک تهیه کنند تا در تحقیقات آینده از آن استفاده کنند. مقام اُاچآیپی در اینجا با یک معمای کلاسیک طرف است، معمایی که او را در موقعیت باخت-باخت قرار میدهد. او هر کاری کند به نظر میآید اشتباه کرده است. اگر به تحقیقات پلیس کمک نکند، به سازمانی مجرم و شریر اجازه رشد داده. اما اگر زیر فشار پلیس اطلاعات را در اختیارشان بگذارد، از وظیفهاش در حفاظت از حوزه خصوصی و حق محرمانهماندن اطلاعات پزشکی بیماران تخطی کرده است.
اگر راهحلی بسنده برای حلوفصل معماهای اخلاقی اینچنینی نداشته باشیم، نظامهای اخلاقیمان نامنسجم باقی خواهند ماند و همچنان ما را ناکام خواهند گذاشت. «اخلاق خلاق»3 به توصیف نظامهای اخلاقیای میپردازد که اکثر ما تصمیمهای اخلاقیمان را بر مبنای آنها میگیریم و برای مطالعه انتقادی این نظامها مبنایی نظری در اختیارمان میگذارد. این کتاب مشارکتی است جهت شکلدادن به نظریه اخلاقی همهجانبهای که میتواند به مشکلات پیچیده اخلاقی بپردازد. «اخلاق خلاق» را میتوان درآمد مفیدی بر مشکلات اخلاق عملی دانست.
بریدهای از کتاب: نحوه پاسخگویی به معما اغلب بستگی به نظریهای دارد که مستقیما یا به نحو ضمنی از ان کمک میگیریم. عموما در فرهنگ غربی از دو سنت اخلاقی اصلی کمک میگیریم که من نام آنها را سنتهای کانتگرایی محافظهکار و فایدهگرایی لیبرال مینامم. این سنتهای فکری از جهات عمدهای با هم متفاوتاند و به همین دلیل اغلب، البته نه همیشه، جوابهای متضاد به مسائل اخلاقی یکسان میدهند.
دان مکنیون4 که پروفسور فلسفه اخلاق در دانشگاه یورک اونتایو، واقع در تورنتوی کانادا است، کتاب پیشرو را در سال ۲۰۰۱ منتشر کرده است. این کتاب مشتمل بر ده فصل است. نویسنده یک فصل را به بررسی سنتهای فلسفه اخلاق رایج در فرهنگ غرب اختصاص داده و دو سنت وظیفهگرایی و فایدهگرایی را شرح داده است. او در انتهای این فصل کوشیده است تا نظریهی موردقبول خود را تبیین کند. نه فصل دیگر این کتاب هر یک به طرح یک معمای اخلاقی اختصاص یافته است. نویسنده در هر فصل تلاش کرده تا نظریه موردقبول خود را در هر معما اعمال کند. یکی از ویژگیهای معماهای مطرحشده در این کتاب این است که همگی برگرفته از واقعیت هستند. فیلسوفان اخلاق اغلب در مقام تحلیل نظریه خویش از معماهای اخلاقی فرضی استفاده میکنند. به دیدگاه نویسنده مشکل این معماها این است که اولا غالبا تهی از جزئیات بوده و ثانیا بخشهایی از آن عمدا بولد میشوند تا بتوانند نظریهی موردنظر را تایید کنند. این بولدکردن گاه تا آنجا پیش میرود که معمای مورد نظر وضعیتی کاریکاتوری پیدا میکند. نویسنده معتقد است که معماهای اخلاقی سرشار از جزئیاتی هستند که در قضاوت اخلاقی ما موثرند. در نتیجه داوریهای برآمده از موقعیتهای فرضی نمیتوانند اعتبار اخلاقی چندانی داشته باشند.
مساله اصلی این کتاب مشکلاتی است که در اخلاق عملی پدیدار میشوند. به دیدگاه نویسنده بحثهای نظریای که تاکنون در حوزه فلسفه اخلاق عملی انجام گرفته است، بیش از حد نظریهبنیاد هستند؛ بحثهایی که عمدتا یا مبتنی بر فایدهگرایی هستند یا وظیفهگرایی. چنین وضعیتی با آنچه که در زندگی واقعی با آن مواجه هستیم، مغایرت دارد، چرا که واکنشها و رفتارهای اخلاقی ما در متن زندگی واقعی، غالبا آمیختهای از فایدهگرایی و وظیفهگرایی هستند. این فاصله سبب شده است تا فلسفه اخلاق علیرغم تحلیل معماهای اخلاقی، نتواند راهحلی اخلاقی به مخاطبین خود عرضه کند که رضایت اخلاقی آنها را در پی داشته باشد. حذف تدریجی فلسفه اخلاق از عرصه آموزش رسمی یکی از پیامدهای چنین فاصلهای است. طبیعی است که در چنین حالتی ما با تنزل وضعیت اخلاقی در جامعه مواجه خواهیم شد و در نتیجه شاهد ناتوانی فلسفه اخلاق در شکوفاکردن اخلاق خواهیم بود. نویسنده در ادامه به تفصیل به بیان چرایی ایجاد این فاصله میپردازد.
مولف در هر فصل پس از طرح معما، ابتدا راهحل وظیفهگرایانه و سپس راهحل فایدهگرایانه را به تفصیل بررسی میکند. او در پایان، تحت عنوان جمعبندی، خلأهای هر راه حل را نشان داده و سپس نظر خود را بیان کند.
ادعای اصلی نویسنده در این کتاب این است که ما باید دو سنت فایدهگرایی و وظیفهگرایی را با یکدیگر ترکیب کنیم تا به یک نظریه اخلاقی یکپارچه برسیم. این نظریه باید دارای دو ویژگی عینی غنا و انسجام باشد. البته این نظریه را نویسندهی این کتاب ابداع نکرده است و پیش از او نیز دیگرانی آن را مطرح کردهاند اما به دلایلی مهجور واقع شدهاند.
به دیدگاه نویسنده یک نظریه اخلاقی باید حتیالامکان به رفتارهای اخلاقی عملی ما نزدیک باشد. مراد از غنای یک نظریه این است که بالاترین حد ممکن از انتظارات اخلاقی ما را برآورده کند. مراد از انسجام آن نیز این است که تا حدممکن جامع باورهای اخلاقی ما باشد؛ به طوری که هیچ کدام از باورهای ما فدای باوری دیگر نشود.
یکی از معماهای اخلاقی کتاب که میشود فقر غنا و انسجام را در آن به خوبی مشاهده کرد، معمای قایق نجات است. این معما از این قرار است: کشتیای در حال غرقشدن است. یکی از قایقهای نجات باز میشود. این قایق شصت نفر ظرفیت دارد اما هفتاد و چهار نفر(از جمله ملوان) سوار آن میشوند. ملوان در چنین شرایطی دو راه در پیشروی خود میبیند: یکی اینکه به همه هفتاد و چهار نفر اجازه سوارشدن بدهد و قایق را در معرض غرقشدن قرار بدهد. در صورت انتخاب این راهحل ملوان به سنتوظیفهگرایی پایبند مانده است، چرا که جان همه انسانها را به یک اندازه محترم شمرده است. طبیعتا احساس ما در این مورد این است که کاری اخلاقی انجام نشده است، چرا که به جای چهارده نفر، هفتاد و چهار نفر را غرق کرده است. راه دوم این است که ملوان چهارده نفر را به انتخاب خود به دریا بریزد و جان شصت نفر دیگر را حفظ کند. (کاری که گویا در واقعیت نیز انجام شده است) با این حال در این حالت نیز ما احساس میکنیم که کاری اخلاقی انجام نشده است، چرا که ملوان میان جان انسانهای گوناگون دست به ارزشگذاری زده است. به اعتقاد نویسنده تا زمانی که در حوزه نظری این دو سنت با یکدیگر ترکیب نشده و وارد سیستم آموزش اخلاقی ما نشوند، اولا از حل مسائل اخلاقی عاجز خواهیم بود و ثانیا نمیتوانیم انتظار پیشرفت و رشد اخلاقی را در جامعه داشته باشیم.
نویسنده در ادامه تذکر میدهد که ما به هنگام بحث اخلاقی از دو شأن میتوانیم به بحث ورود کنیم: یکی از شأن آموزگار و دیگری از شأن فیلسوف. شأن آموزگار موعظه است؛ به این معنا که او باید بکوشد تا دیگران را نسبت به راه حلی که خود آن را درست میداند، قانع کند. در مقابل شأن فیلسوف کمککردن به تحلیل است؛ به این معنا که او باید به مخاطبان خود کمک کند تا موقعیت اخلاقی خویش را تحلیل کرده و در نهایت خودشان به یک تصمیم برسند. اگر ما به این نکته واقف باشیم که شأن ما فیلسوفانه است، باید به سه فاکتور توجه کنیم:
- باور به آزادی تفکر که هر فردی از آن بهرهمند است.
- باور به وجدان اخلاقیای که هر شخصی از آن برخوردار است.
- باور به این که تک تک افراد فاعلهای عاقل هستند.
با توجه به این سه فاکتور ناخوداگاه به عنصر «خلاقیت» خواهیم رسید که نامگذاری کتاب نیز بر اساس آن انجام شده است. به دیدگاه نویسنده خلاقیت عنصر و خصلت جداییناپذیر تفکر اخلاقی است، چرا که موقعیتهای اخلاقی موقعیتهایی مکانیکی نیستند که پاسخهایی از پیش تعیینشده داشته باشند، بلکه روندی ارگانیک و مجموعهای از شرایط بههمپیوسته هستند که فاکتورهای جزئی و تعیینکننده بسیاری در آنها دخیل هستند.
از طرفی افرادی که در موقعیتهای اخلاقی قرار میگیرند، دارای بُعد عاطفی هستند و این بُعد عاطفی سبب میشود تا هر فرد درک اخلاقی منحصر به فردی را از یک موقعیت داشته باشد. در نتیجه باید گفت که هم موقعیتها و هم افراد منحصر به فرد هستند. بنابراین تا زمانی که شخص منحصر به فرد در موقعیت منحصر به فرد قرار نگرفته، نمیتوان هیچ راهحل مشخصی را برای موقعیتهای اخلاقی ارائه داد. نویسنده نیز دائما در کتاب بر این نکته تأکید میکند که تمام راهحلهای ارائه شده صرفا کمکی به حل مسأله هستند و نه راهحلهای قطعی.
حاصل این که برگزیدن یک راه حل که بالاترین غنا و انسجام را داشته باشد، وابسته به عنصر خلاقیت اخلاقی فاعل است. روشن است که در چنین فرضی بحث تا حدودی به شکاکیت اخلاقی نزدیک میشود اما باید دانست که میان این دو رویکرد تمایز وجود دارد؛ تمایزی که در کتاب به خوبی به آن پرداخته شده است.
اکنون اگر تمایلی به خواندن این کتاب پیدا کردهاید از شما میخواهم پیش از خواندن آن به این چند نکته نیز توجه کنید:
- میتوان به راحتی حداقل یک سوم از مطالب کتاب را به دلیل تکرارهای غیرضروری حذف کرد، آنچه این تکرار را ناپذیرفتنیتر مینماید، آن است که نویسنده به جای جمعبندی نهایی و توضیح بیشتر نظریه خود، دائم رویکردهای فایدهگرایانه و وظیفهگرایانه را به تفصیل توضیح میدهد. شاید بتوان این نقص را به پای نوپابودن این نظریه گذاشت، چنان که خود نویسنده نیز به این امر معترف است.
- نباید از خواندن این کتاب انتظار دریافت نظریهای جامع و شفاف داشته باشید. مکنیون ضمن اینکه اشاره میکند طرحکننده اصلی «نظریه اخلاقی یکپارچه» اف اچ برادلی5 است این کتاب را تلاشی در جهت پردازش آن نظریه میداند و اذعان میکند که این نظریه هنوز ناقص و ناپخته است ولی چون ظاهراً بهترین و کارآمدترین نظریهی اخلاقی موجود است، شایسته است که همه علاقهمندان و دغدغهمندان بکوشند آن را پروار کنند و بسازند.
- ادعای نویسنده در این کتاب این است که نه وظیفهگراست و نه فایدهگرا و هر دو دیدگاه را به یک اندازه محل اشکال میداند. با اینحال به هنگام مطالعه کتاب کاملا احساس میشود که نویسنده دل در گروی وظیفهگرایی دارد.
- از ارجاعهای بسیار خوب پایان هر فصل این کتاب نمیشود چشمپوشی کرد. در هر فصل به مناسبت برخی از موضوعات اشارههایی به تکنگاریها و مقالههایی شده است که فهرستی ارزشمند از منابع تخصصی در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان حوزهی فلسفهی اخلاق میگذارد.
این کتاب در سال ۹۵ توسط آقای ادیب فروتن ترجمه و توسط نشر ققنوس منتشر شده است. به نظر میرسد ترجمه کتاب حاضر اولین ترجمه ایشان است. روان بودن متن در آثار ترجمهشده یکی از نقاط قوت است که این اثر به خوبی از پس این کار برآمده است. اما نکاتی نیز به چشم میخورد بهتر این بود که رعایت میشد:
- ضعف در گزینش معادلها: به عنوان مثال نویسنده در مقام بیان وضعیت واقعی و روانی موقعیتهای اخلاقی، از دوگانه subjective و objective استفاده کرده و مترجم این دو را به «عینی» و «ذهنی» ترجمه کرده است؛ ترجمهای که به هنگام مواجهه با متن چندان مناسب به نظر نمیرسد. از سوی دیگر در بعضی از موارد مترجم subjective را به سوبجکتیو برگدانده و معادل روشنی برای آن پیشنهاد نداده است.
- ضعف در فارسینویسی: به عنوان مثال مترجم در جایی به جای «فیلسوفان اخلاق معاصر» از «فیلسوفان اخلاقی معاصر» استفاده کرده است. یا در جایی دیگر به جای «اصل فایدهگرایانه مصلحت»، «اصل فایدهگرای مصلحت» را آورده است.
- عدم ذکر معادلهای تخصصی به انگلیسی در پاورقی
مشخصات کتاب:
عنوان: اخلاق خلاق
نویسنده: دان مکنیون
مترجم: ادیب فروتن
ترجمهای از کتاب: Creative Morality (Routledge, 1993)
تعداد صفحات: ۳۷۵
ناشر: ققنوس ۱۳۹۵
قیمت چاپ ۱۳۹۵: ۲۵۰۰۰ تومان