قلمرو اخلاق تا کجاست؟
شاید بتوان اینگونه گفت که هدف اصلی این کتاب پاسخ به پرسشهایی در خصوص قلمرو اخلاق است. این پرسش را شاید بتوان در مورد هریک از حوزهها و منابع هنجاری پرسید. در حوزه فلسفه دین میتوان پرسید که قلمرو دین تا کجاست؟ آیا محدوده دین بر تمام اعمال ما گسترده است یا فقط بخشی از اعمال ما را پوشش میدهد؟ میتوان راجع به حقوق پرسید که دایره حقوق و قانون تا کجاست و انتظاراتش چه قدر است؟ در مورد فقه میتوان پرسید که قلمرو فقه تا کجاست؟ و همچنین اخلاق که این جا بحث راجع به محدوده اخلاق است.
همان طور که از عنوان این کتاب بر میآید موضوع کتاب راجع به این پرسش است که قلمرو و محدوده اخلاق تا کجاست؟ و فاعل اخلاقی تا کجا موظف به عمل است؟ و میزان مطالبه اخلاق تا کجاست؟ به عبارت دیگر منظور از مرزهاي اخلاق، ميزان شمول و گستردگي گستره خواستههاي اخلاق از آدمي است. در مورد عنوان کتاب میتوان گفت اولین بار شلی کیگان، در ۱۹۸۹ کتابی با نام در حدود اخلاق نگاشت و پرسشهایی مشابه سؤال اصلی این کتاب را مورد بررسی قرار داد و از حدود و ثغور اخلاق صحبت کرد و پس از وی این اصطلاح باب شد.
پاسخ به این پرسشها با سه مؤلفه اولویت، شدت و شمول سنجیده میشود و میتوان سه رویکرد حداقلی، اعتدالی و حداکثری اتخاذ کرد. کیگان برای تعیین حدود اخلاق به سه رویکرد اشاره کرد و پس از او بود که سه اصطلاح اخلاق حداقلگرا، اخلاق حداکثرگرا و اخلاق اعتدالگرا وارد فلسفه اخلاق شد. از سه مؤلفه دیگر نیز میتوان نام برد که هرگاه سه رویکرد مذکور بیان میشوند این سه مؤلفه نیز خود نمایی میکنند و عبارتند از شمول، شدت و اولویت. شمول اخلاق تا کجاست؟ آیا همه اعمال ما باید مورد داوری اخلاقی قرار گیرند یا بخشی از آنها؟ آیا اخلاق از ما توقعات مشقتبار و پرهزینه دارد؟ اگر مطالبات اخلاق با علایق شخصی در تعارض باشد کدام یک اولویت دارد؟ آیا علایق شخصی بر الزامات اخلاقی اولویت دارند یا خیر؟ اینها پرسشهایی هستند که در غالب سه مؤلفه شمول، شدت و اولوبت مطرح میشوند و سه رویکرد اخلاق حداقلی، اخلاق اعتدالی و اخلاق حداکثری دیدگاههای متفاوتی راجع به این پرسشها دارند.
رویکرد حداکثری مرز و انتهایی برای سه مؤلفه شمول، شدت و اولویت تعیین نمیکند. به اعتقاد این گروه، اخلاق همه اعمال و جوانب زندگی را در بر میگیرد، میتواند توقعات پرهزینه از ما داشته باشد و همچنین علایق، دلبستگی و انتخاب شخص اولویتی در انجام فعل اخلاقی ندارد. رویکرد اعتدالی که از آن با اخلاق رایج هم تعبیر میکنند معتقد است شمول اخلاق محدود است و همه اعمال فاعل را در بر نمیگیرد، فاعل تا آن جا که به مشقت نیفتند وظیفه اخلاقی دارد، و نیز مطالبات و علایق شخصی هم تغارضی با اخلاق ندارند تا شخص مجبور به انتخاب شود. و اخلاق حداقلی شمول اخلاق اعتدالی را زیاد نمیداند و دایره آن را تنگتر میکند و معتقد به مطالبات کم اخلاق است.
علاوه بر تقسیمبندیهای ذکر شده مؤلف دو تقسیمبندی دیگر و ترکیب آنها با هم را نیز مطرح میکند. تقسیمبندیهای وی عبارتند از تقسیمبندی انجام/ اجازه و تقسیم بندی عامدانه/ غیرعامدانه. تقسیمبندی انجام/ اجازه را میتوان فعل و اجازه فعل نیز تعبیر کرد، شق اول عملی است که فاعل انجام میدهد و قسم دوم فاعل کاری نمیکند ولی با سکوت، اجازه انجام فعل را میدهد. تقسیمبندی عامدانه و غیر عامدانه را نیز میتوان به قصدی و غیرقصدی تعبیر کرد و این تقسیمبندی به نیت و قصد انجام فعل مربوط میشود. نویسنده این چهار مؤلفه را با هم ترکیب میکند و به تقسیمبندی چهارگانهای میرسد؛ انجام عامدانه و با قصد و نیت ایذا، انجام غیر عامدانه و بدون قصد و نیت ایذا، اجازه عامدانه و با قصد و نیت ایذا و اجازه غیرعامدانه و بدون قصد و نیت ایذا. این چهار تقسیمبندی به شکل تحلیلی و تفصیلی و با بیان مثال در کتاب مطرح میشود و دلایل له و علیه هریک از این افعال توسط رویکردهای حداقلی، اعتدالی و حداکثری بررسی میشود.
کتاب شامل دو بخش است که بخش نخست نظریههای حداکثرگرا، اعتدالگرا و حداقلگرا را بر اساس مؤلفههای شدت، شمول و الویت مورد بررسی قرار میدهد و آن چه تا بدین جا گفته شد مختصری از بخش نخست کتاب بود. نتیجهای که در بخش اول کتاب گرفته میشود این است که اخلاق حداکثری خیلی قدرتمند است و سعی میکند از اخلاق اعتدالی دفاع کند، در اخلاق اعتدالی شمول وظایف ما آنقدر گسترده نیست. اخلاق حداکثری هم در شمول و هم در شدت و هم در اولویت توقعات گسترده و سنگینی دارد. به علاوه اخلاق اعتدالی با اخلاق رایج مردم نیز قرابت بیشتری دارد، بنابراین اخلاق اعتدالی یا اخلاق رایج قابل دفاعتر از دو رویکرد رقیب است اما با چالشهایی روبرو است و نقدهایی به آن وارد است.
آیا همه اعمال ما باید مورد داوری اخلاقی قرار گیرند یا بخشی از آنها؟ آیا اخلاق از ما توقعات مشقتبار و پرهزینه دارد؟ اگر مطالبات اخلاق با علایق شخصی در تعارض باشد کدام یک اولویت دارد؟ اینها پرسشهایی هستند که در غالب سه مؤلفه شمول، شدت و اولوبت مطرح میشوند و سه رویکرد اخلاق حداقلی، اخلاق اعتدالی و اخلاق حداکثری دیدگاههای متفاوتی راجع به این پرسشها دارند.
مؤلف در بخش دوم کوشيده از اخلاق اعتدالگرا دفاعي قراردادگرايانه انجام دهد از مبانی دو تئوری قرار دادگرایی سودمحور و قراردادگرایی حق محور از سه اصل اخلاق اعتدالی (محدودیت، نظامی منسجم از استثناهای وضع شده بر محدودیتها و افزایش خیر کلی) دفاع کند.
نقدها یا پرسشهایی که میتوان در مورد این کتاب پرسید:
چرا این کتاب اصلاً در مورد اخلاق فضیلت صحبتی نکرده است؟ و کل بحث را محدود کرده به تئوریهای هنجاری قاعدهمحور؟
به نظر میرسد برخی اصطلاحها در جای خودش به خوبی ایضاح نشدهاند مانند دو گانه انجام/ اجازه و ترکیبش با عامدانه/ غیر عامدانه. ابتدا این تقسیمبندی در کتاب ذکر میشود و بعد از صفحه ۵۸ توضیح میدهد که انجام ایذا و اجازه ایذا به چه معناست.
در استدلالهای له و علیه که در مورد نگرشهای مختلف میآورد به کرات میگوید همان طور که میدانیم شهود هیچ جایگاهی در فلسفه ندارد، همان طور که میدانیم هیچ ارزش معرفتی ندارد چون مخالفین هم میتوانند از شهود استفاده کنند. اگر این چنین هست پس چرا ما هریک از این تقسیمبندیها را مطرح میکنیم با انبوهی از استدلالهای شهودی از جانب فیلسوفان مواجهیم، ممکن است گفته شود آنها هم اشتباه کردند خب باید دلیل آورده شود به علاوه با نظر آقای پیکحرفه در تناقض است چون ایشان از نظر رالز دفاع میکند و شهود در نگرش رالز نقش مهمی دارد و وقتی میگوید قرار دادگرایی حق محور قائل به آن اصول پیشینی مانند عدالت و ظلم و حسن و قبحشان است.
عنوان: مرزهای اخلاق
نویسنده: شیرزاد پیکحرفه
ناشر: نشر نی
سال نشر: چاپ اول ۱۳۹۰
شماره صفحه: ۱۸۴ ص.
برای مطالعه بیشتر در مورد این موضوع:
“تبیین سه رویکرد اخلاقی جدید به “میزان مطالبه اخلاق” و تحلیل و نقد رویکرد اخلاقی اعتدالگرا”، شیرزاد پیک حرفه، پژوهشهای فلسفی ۱۳۸۸ شماره ۲۱۰
“گستره ناگسترده اخلاق: دفاع از مبانی رویکرد اخلاقی میانهگرا بر اساس مبانی قراردادگرایی حق محور”، شیرزاد پیک حرفه، پژوهشهای اخلاقی، سال اول، شماره دوم، زمستان ۱۳۸۹
“تمایز انجام/ اجازة ایذا: تبیین و نقد استدلالهای دانگن، فوت، کوئین و بِنِت”، شیرزاد پیکحرفه؛ فائزه حسینی معصوم، پژوهشنامه اخلاق، سال هفتم، زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۶
The limits of morality, shelly kagan, oxford: oxford university press, 1989
درباره مؤلف: شیرزاد پیک حرفه که هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه بین المللی قزوین است علاوه بر کتاب مرزهای اخلاق کتاب “فایده گرایی” را نیز تألیف کردهاند و همچنین ترجمه کتابهای “پیامدگرایی” و “زندگی و اندیشههای آدم اسمیت” از ایشان به چاپ رسیده است. حوزههای مورد علاقه دکتر پیکحرفه عبارتاند از فلسفه اخلاق (به ویژه اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی)، مطالعات تطبیقی بین آموزههای ایران باستان و فلسفه و فیلسوفان غربی و مطالعات تطبیقی بین اخلاق و فقه اسلامی و فلسفه و فیلسوفان غربی.
آشنایی بیشتر با نویسنده: http://www.ikiu.ac.ir/members/?id=221&lang=0