دولت، عدالت توزیعی و بحران کرونا
هنگام تامل و صحبت دربارهی عدالت توزیعی، یکی از سوالات اساسی ومهم این است که؛ اصول توزیع چیست؟ یا به عبارت دیگر مواهب و امکانات باید طبق چه اصول و معیاری میان اعضای جامعه توزیع شود؟ در عصر حاضر، اصل نابرابری به نفع محرومین به عنوان یکی از مهمترین اصول عدالت توزیعی توسط جان رالز ارائه شدهاست. طبق این اصل، نابرابریهای موجود به شرطی پذیرفتنی است که به نفع محرومترین و نابرخوردارترین افراد جامعه باشد. پس برای بررسی چگونگی عدالت توزیعی باید به وضعیت محرومترین اعضای جامعه یعنی فقرا توجه نشان داد.
فقرا همچنین میتوانند در دستهی گروههای مطرود در نظام اجتماعی و نادیده گرفته شدگان در تصمیمات سیاسی و اقتصادی قرار بگیرند. در واقع یکی از ضعفهای اخلاقی یک نظام اجتماعی این است که میزان و تنوع گروههای مطرود و نادیده گرفته شده در آن از فراوانی بالایی برخوردار باشد. به طوری که هنگام سیاستگذاریهای مختلف به وضعیت چنین گروههایی توجه نشود و آنها به حال خودشان رها شوند. در حال حاضر، یکی از وظایف اخلاقی دولتها این است که در هرگونه تصمیمگیری در شرایط بحران کرونا به وضعیت گروههای فقیر و کم درآمد جامعه توجه نشان دهند. از آنجایی که صدای گروههای فقیر جامعه به دلیل عدم تواناییشان در نقشآفرینیهای سیاسی و عدم دسترسی به رسانههای آزاد و مستقل شنیده نمیشود، باید وضعیت این گروهها با تیزبینی و هوشیاری بسیاری بررسی شود.
برای فهم وضعیت گروهای فقیر و محروم در شرایط بحرانی کرونا، علاوه بر آگاهی از شرایط زندگی آنها به وسیلهی روشهای دقیق شناسایی، تصمیمگیران اصلی باید خود را به جای آنها بگذارند تا اوضاع و احوالی که فقیران در بحران کرونا با آن دست به گریبان هستند را درک کنند.
گروههای فقیر جامعه اغلب در مشاغل غیررسمی فعال هستند و درنتیجه از حمایت شغلی و بیمه برخوردار نیستند. به دلیل نبود پس انداز و داشتن مشاغل فیزیکی و یدی باید با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی به محل کار خویش مراجعه کنند. سواد دیجیتال و دسترسی به اینترنت در این گروه از اعضای جامعه نسبت به سایر گروهها کمتر است. احتمال میرود این گروه از جامعه به دلیل عدم دسترسی به وسایل محافظتی، کیفیت پایین زندگی و آگاهی پایین به بیماری مبتلا شوند و در صورت ابتلا به دلیل نابرابری در سیستم بهداشت و سلامت از خدمات درمانی با کیفیتی برخوردار نشوند. دربارهی اینکه گروههای فقیر جامعه روزهای بحران کرونا را دقیقآ چگونه میگذراند به اطلاعات دقیقتری نیاز است و موارد بالا صرفاً به عنوان چند مثال عینی و ملموس برای درک همدلانهی گروههای محروم مطرح شد.
بیشک بحران کرونا بر روی افزایش فقر و نابرابری در جامعه تاثیرگذاشته است و با ادامهی بحران کرونا وضعیت فقر و نابرابری تشدید خواهد شد. جنس بحران کرونا با سایر بحرانها و بلایای طبیعی، متفاوت است و مشخص نیست که این وضعیت تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد. پس سیاستها و حمایتها باید به گونهای باشد که فقرای جامعه فعال باشند و توانمندیهایشان حفظ شود تا مواجههی فعالانه با ویروس کرونا داشته باشند و سبک زندگی خود را به طوری حفظ کنند که در این میان قابلیتهای مهم آنها، نظیر سواد و مهارت، سلامتی، حرفه و شغلشان آسیب نبیند، به عبارت دیگر این گروه باید توانایی ماندن در بحران و حفظ و حتی ارتقای قابلیتهایشان را در چنین وضعیتی داشته باشند. البته که توانایی مواجهه فعال با ویروس کرونا بدون حمایتهای نهادی امکانپذیر نیست.
در این شرایط دولتها موظف هستند که از دو چتر حمایتی استفاده کنند. یکی تشویق و ریلگذاری برای نظامهای سنتی حمایتی مانند تشکلهای مردمی، بومی و محلی به تکیه بر سنتها و روابط و شبکههای اجتماعی و دیگری تامین اجتماعی و حمایتهای عمومی رایج در مواقع بحران. سیاستها و حمایتها نباید تنها در توزیع پول و ماسک خلاصه شود. بلکه حمایتها باید با رویکردهای خلاقانهتری صورت بگیرد. حمایتهایی که موجبات حفظ توانمندی ومواجهه فعالانه با بحران را برای گروههای فقیر فراهم کند. در چنین شرایطی هم مسئولیت اجتماعی دولت و هم مسئولیت اجتماعی انسانها در برابر فقرا حفظ میشود و هم خود فقیران مسئولانه، فعالانه و آگاهانه سکاندار زندگی خویش میشوند.
نقطهی اتصال دولت، عدالت توزیعی و بحران کرونا در توجه به وضعیت محرومترین اعضای جامعه یعنی فقیران و لحاظ کردن شرایط آنها در تصمیمگیرها و برنامهریزیهای اجتماعی است، به گونهای که با تامین حمایتهای سنتی و مدرن فقیران جامعه با حفظ قابلیتهای و توامندیهایشان توانایی کنشگری فعالانه را در بحران کرونا داشته باشند و بتوانند در شرایط بحران دوام بیاورند.