ارزیابی انتقادی اخلاق گیلیکان درباره اخلاق مراقبت
اخلاق مراقبت با تقریر کرول گیلیکان را میتوان مادر نظریههای مراقبت دانست. گیلیکان در کتاب معروف خود، به نام با صدایی متفاوت، به معرفی و شرحی مفصل از این اخلاق پرداخته است. به نظر وی، اخلاق مراقبت در حقیقت اخلاقی است زنانه و از ویژگیهای بارز زنان به شمار میرود که تفاوتی عمیق با اخلاق مردانه دارد؛ تفاوتی که ناشی از شیوه متفاوت تفکر و دیدگاه دو جنس است و به تفاوت جنسیتی عمیق میان آن دو بر میگردد و موجب پدید آمدن دو اخلاق متفاوت با دو رویکرد متفاوت مراقبتمحور و عدالتمحور می شود. علی رغم قطعیتی که گیلیکان در دفاع از اخلاق مراقبت دارد، روانشناسان، فمنیستها، سیاستگذاران و پیروان سایر نظریه های اخلاقی از جوانب مختلفی این نظریه را نقد کردهاند.
ما در این مقاله بر آن هستیم تا نگاهی به انتقادات وارد بر نظریه اخلاق مراقبت گیلیگان داشته باشیم. البته بر اهل فن پوشیده نیست که اخلاق مراقبت از سوی اندیشمندان فمینیست دیگری چون سارا رودیک، نل نادینگز، ویرجینیا هلد و ریتا منینگ مطرح شده است، اما از آنجایی که این مقاله صرفاً به آرای گیلیگان و به طور خاص به منتقدان نظریه او پرداخته است در نتیجه ما فقط به ذکر تقریر گیلیگان از اخلاق مراقبت میپردازیم تا هم موجبات آشنایی خوانندگان با شاکله اصلی نظر او را فراهم آوریم و هم برای ورود به بحث منتقدان اذهان خوانندگان را بیشتر آماده کنیم.
به طور کلی، میتوان گفت کار عمده و اساسی نظریه اخلاق مراقبت را کرول گیلیگان با طرح اخلاق مراقبت در کتاب تأثیرگذار خویش یعنی با صدایی متفاوت: نظریه روانشناختی و رشد زنان انجام داد و پس از او بود که فمینیستهای دیگر با بسط و گسترش و احتمالاً حک و اصلاحهای خود این ایده را به مثابه مقولهای اساسی از سلسله مقولات اخلاق فمینیستی مطرح کردند.
گیلیگان معتقد بود اساساً آنچه برای مردان مهم است با آنچه برای زنان اهمیت دارد کاملاً متفاوت و ناهماهنگ است. از اینرو، او با به کار بردن اصطلاح «صدای متفاوت» تفاوتهای اصلی و اساسی دو جنس را مراد کرده است. تأکید عمده گیلیگان این است که تفکر زنانه، روایی و متنمحور است، در حالی که تفکر مردانه انتزاعی، صوری و منطقی است. از همین رو رشد اخلاقی، مفهوم اخلاق و حتی مفهوم مسئولیت نزد دو جنس با یکدیگر فرق دارد. اگر جنس زن رشد اخلاقی را همان ادراک مسئولیت اخلاقی با ابتنای بر حفظ روابط میان انسانها میداند، رشد اخلاقی نزد مردان مبتنی بر بیطرفی و ادراک حقوق و قواعد و قوانین عام اخلاقی است. در نتیجه رویکرد مردانه، رویکردی است که ضوابط اخلاقی و الزامات آن را با محوریت عدالت میشناسد و درک میکند. اما رویکرد زنانه، اخلاق را همان مراقبت قلمداد کرده، رشد اخلاقی را پرورش خصائل و خصائص مبتنی بر آن میداند. گیلیگان همچنین قائل به حساسیتهای اخلاقی متفاوت در میان دو جنس است. حساسیتی که از نگاه او به صورت صدایی متفاوت در زنان یافت میشود.
…