جاودانگی اصول اخلاقی
اين مقاله، ابتدا شرح و بياني اجمالي از نظريه اعتباريات علامه طباطبايي به ويژه درباره مفاهيم اخلاقي مي‌دهد؛ سپس مي‌كوشد تا زواياي تاريك اين موضوع را از رهگذر بررسي شرح…
اين مقاله، ابتدا شرح و بياني اجمالي از نظريه اعتباريات علامه طباطبايي به ويژه درباره مفاهيم اخلاقي مي‌دهد؛ سپس مي‌كوشد تا زواياي تاريك اين موضوع را از رهگذر بررسي شرح و بيان‌هايي كه شهيد مطهري در توضيح نظريه مذكور دارد، روشن سازد. مهم‌ترين مسأله‌اي كه مطهري مي‌كوشد حل و فصل كند، جاودانگي اصول اخلاقي است. […]
اين مقاله، ابتدا شرح و بياني اجمالي از نظريه اعتباريات علامه طباطبايي به ويژه درباره مفاهيم اخلاقي مي‌دهد؛ سپس مي‌كوشد تا زواياي تاريك اين موضوع را از رهگذر بررسي شرح و بيان‌هايي كه شهيد مطهري در توضيح نظريه مذكور دارد، روشن سازد. مهم‌ترين مسأله‌اي كه مطهري مي‌كوشد حل و فصل كند، جاودانگي اصول اخلاقي است.
چنين مي‌نمايد كه نظريه اعتباري بودن مفاهيم اخلاقي به نسبي‌گرايي مي‌انجامد. مطهري تلاش مي‌كند تا توجيهي براي جمع اعتباري بودن مفاهيم اخلاقي و جاودانگي اصول اخلاقي بيابد. اين توجيه مبتني بر مفهوم «من عِلْوي» است.
اين مقاله پس از شرح تلاش شهيد مطهري در اين خصوص، نشان مي‌دهد كه پذيرش «من علوي» و ارجاع مفاهيم اخلاقي به رابطه تلائم و سازگاري فعل با «من علوي»، در واقع فاصله گرفتن از نظريه اعتباريات است.
