اعمال فضیلتنما
اخلاق فضیلتگرا توصیه میکند که «به نحوی عمل کن که افراد با فضیلت عمل میکنند» (گرت، ص۱۸). اما افراد بافضیلت چگونه عمل میکنند؟ آیا میتوان ظاهر عمل ایشان را ملاک قرار داد؟ به عنوان مثال چگونه میتوان اعتماد به نفس را از غرور تشخیص داد؟ در نتیجه آیا راه معقولی برای تشخیص فضائل اخلاقی از غیراخلاقی وجود دارد؟ (نک: لاودن، اخلاق فضیلت، ص۳۹۳).
این مقاله کوشیده است تا با بررسی اعمال فضیلتنما نشان دهد که همواره عملی که در ظاهر از فضائل به شمار میآید، فضیلت محسوب نمیشود. بر این اساس، رفتارهایی مورد بررسی قرارگرفتهاند که در ظاهر شبیه فضایل اخلاقی هستند و معمولا با آنها اشتباه گرفته میشوند، اما در حقیقت فضیلت نیستند. ملامهدی نراقی در جامع السعادات مینویسد: «در برابر هر یک از انواع فضایل، رذیلتی شبیه فضیلت وجود دارد» (ص۶۲). به عنوان مثال ترک آرزو اگر صرفا به دلیل تنبلی و نا امیدی از دستیابی به آن باشد، فضیلت نیست. و یا اگر عدم تمایل به اشتهار (که یکی از فضائل اخلاقی شمرده شده و از آن به «خمول» تعبیر شده است)، ناشی از خجالت و بیدست و پایی فرد باشد، نه تنها فضیلت به شمار نمیآید، بلکه نقصی روحی است که باید در جهت رفع آن کوشید. خواجه نصیر طوسی به این دسته از افعال اشاره کرده است و مینویسد: «افعالی صادر میشود از مردم شبیه به افعال اهل فضائل»، سپس بیان میکند که باید «میان فضیلت و آنچه نه فضیلت بود به معرفتِ حقیقتِ هر فعلی و … میان آنچه مبدأ آن فضیلتی بود و آنچه مبدأ آن حالتی دیگر باشد غیر فضیلت» تمایز و تفکیک نماییم (خواجه نصیر، اخلاق ناصری، ص۱۲۲). دشتکی در این زمینه مینویسد: «قاصر جاهل را رذایل به فضائل مشتبه شود، مثلا سفسطه را حکمت پندارد و تهور را شجاعت و خُمود (سستی و بیحالی) را عفّت» (دشتکی، اخلاق منصوری، ص۱۸۲؛ نیز نک: ص۱۸۵و۱۸۶). در کتاب جامع السعادات ملا مهدی نراقی نیز به برخی از اینگونه اعمال اشاره شده است.((ملامهدی نراقی مطالب بسیاری از کتاب جامع السعادات خود را از اخلاق ناصری خواجه نصیر طوسی اقتباس کرده است و خواجه نیز بخشهای زیادی از کتابش را از کتاب اخلاق ابنمسکویه برگرفته است. بدین دلیل میان محتوای این آثار مشابهت وجود دارد.))
بیشتر کتابهای اخلاق به بررسی فعل اخلاقی و ضد آن میپردازند و کمتر به بررسی دستهای از افعال غیر اخلاقی میپردازند که شبیه به فضائل هستند. از این امور در برخی از کتابهای اخلاق به «افعال شبیه به فضائل» تعبیر شده است
اعمال فضیلتنما
بیشتر کتابهای اخلاق به بررسی فعل اخلاقی و ضد آن میپردازند و کمتر به بررسی دستهای از افعال غیر اخلاقی میپردازند که شبیه به فضائل هستند. از این امور در برخی از کتابهای اخلاق به «افعال شبیه به فضائل» تعبیر شده است (به عنوان نمونه نک: جامع السعادات، ج۱، ص۸۳). چنان که خواجه نصیر در کتاب اخلاق ناصری عنوان این بحث را «در فرق میان فضائل و آنچه شبیه فضائل بود از احوال» قرار داده است (ص۱۲۲). اما در این گونه از آثار نیز تنها در فصلی کوتاه به اعمال فضیلتنما اشاره شده است. در کتاب مقالات شمس آمده است (ص۱۶۸، شماره۱۹۷):
«روزی مصطفی علیه السلام هر یاری را جداگانه میپرسید از طبع او، و میل او؛ که به جنگ مایل است یا به صلح؟ و آن میل به صلح از بددلی است و جاندوستی و سلامتطلبی، یا از نیکوخواهی و کرم و صبر و بردباری؟».
چنان که در عبارت فوق آمده است، حتی میل به صلح میتواند ناشی از بددلی و جان دوستی باشد و لزوما فضیلت به شمار نیاید. همچنین غزالی در کیمیای سعادت از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده است که:
«چون مسلمانان به مصاف بایستند با کفار، فریشتگان نامها نبشتن گیرند که فلان کس جنگ به تعصب میکند، فلان کس به حمیت آن همیکند که گویند که فلان در راه خدای کشته شد» (ص۷۴۴).
بنابراین گرچه در ظاهر ممکن است فردی در جنگ کشته شده باشد، اما لزوما نمیتوان وی را شهید به شمار آورد. همچنین عمل راهزنان و سارقان، اگرچه به ظاهر شبیه شجاعت است، اما چون ناشی از حرص و طمع است، فضیلت به شمار نمیآید (نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۸۴). چنان که بخشش برای به دست آوردن مال بیشتر و یا دفع ضرر و یا رسیدن به مقامی خاص و یا کامرانی دنیایی «سخا» به شمار نمیآید (همان، ص۸۶).
…