چرا من باید اخلاقی باشم؟
در سؤال اولی پاسخها و دلایل به دنبال توجیه نظامِ اخلاقی هستند، ولی در دومی با قبولِ فایدهمند بودن نظام اخلاقی، حیطه خاصی را به چالش میکشاند و آن اینکه آیا لازم است که فرد همیشه رفتار اخلاقی داشته باشد؟ این مقاله درروش گردآوری مطالب، از روش کتابخانهای و در نحوه استناد دادهها، از شیوه اسنادی پیروی میکند و در تجزیهوتحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی است.
در ابتدا با بررسی جوابهای ارائهشده به یک دستهبندی از جوابها بسنده کرده و در ادامه به بخشی از چالشهای پیش روی این جوابها پرداختهایم و به این نتیجه دستیافتهایم که یک نوع دلیلِ خاص بهتنهایی برای اخلاقی بودن کافی نیست و دلیل محکم و قوی که هم ایجاد انگیزه کند و هم از قوت کافی برخوردار باشد، یک دلیل چندوجهی است که از کنار هم قرار گرفتن چندین نوع ادله مختلف و از ترکیب شدنِ آنها به دست میآید.
مقدمه
آیا شما فردی هستید که تنها به منافع خودتان میاندیشید؟ و فقط به دنبال فراهم کردن یک زندگی خوب به همراه آسایش برای شخص خود هستید؟ و اگر این گونه نیست، آیا حاضر هستید که از برخی منافع شخصیتان به خاطر چیزهای دیگر، چشمپوشی کنید؟ توجیه اینکه یک شخص باید رفتار اخلاقی داشته باشد، کار بسیار شگفتی است. در طول تاریخ فلسفه اخلاق، توجيهات بسیاری ذکر شده است، ولی هنوز هم جای بحث باقی است؛ بنابراین هنوز هم این سؤال اساسی که «چرا من باید اخلاقی باشم؟» نیاز به پاسخهای رضایتبخش دیگری دارد.
از آنجایی که این سؤال، اعمال اخلاقی ما را هدف میگیرد، بنابراین ارائه یک دلیل قانعکننده برای هر کسی که بر اساس اخلاق رفتار میکند را جدی تلقی مینماید. اگر ما هیچ دلیل روشنی برای اخلاقی عمل کردن نداشته باشیم، اصول اخلاقی بر رفتارهای ما تأثیری نخواهند داشت؛ بنابراین قبل از به کار بستن چارچوبهای اخلاقی، باید دلایل کافی برای اینکه چرا باید از این چارچوبهای اخلاقی استفاده کرد را ارائه دهیم.
وقتی که ما این سؤال را مطرح میکنیم شاید عجیب و غریب به نظر آید. شاید به نظر برسد که حتی پرسیدن خود این سؤال که چرا من باید اخلاقی باشم؟»، خودش یک نوع بیاخلاقی است. در صورتی که این گونه نیست و پرسیدن این سؤال و توجه جدی داشتن به آن، فوایدی زیادی را به همراه خواهد داشت. عمدهترین ثمره این است؛ به ما میآموزد که کورکورانه و بدون هیچ دلیل و هدف و مقصدی، هیچ کاری را انجام ندهیم. این سؤال به ما میآموزد، سؤالی پسندیده است که دارای پشتوانههای استدلالی قوی و در جهت رسیدن به کاری نیکو صورت گرفته باشد.
همان طور که از توضیحات بالا مشخص شد، سؤال «چرا من باید اخلاقی باشم؟» تفاوتهایی با سؤال «چرا باید اخلاقی بود» دارد. تفاوت اصلی که میتوان ذکر کرد، مربوط به دامنهی سؤالها است. سؤال دومی دامنهاش گستردهتر از سؤال اولی است و به نوعی میتوان گفت که پیشینیتر از سؤال اولی است؛ چون که سؤال دوم مربوط به توجیه اصل خود نظام اخلاقی است، بدین معنا که چرا نهادی مثل اخلاق باید در بین مردم حاکم باشد و چرا انسانها باید قائل به یک نظام اخلاقی باشند و اینکه آیا بدون اخلاق، زندگی اجتماعی با مشکل و معضلاتی روبهرو خواهد شد؟
…